English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
graphics input hardware U سخت افزار ورودی گرافیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardware U دستگاههای اصلی
hardware U دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
hardware U مدارهای مجتمع
hardware U قط عات
hardware U واحدهای فیزیکی
hardware U ابزار
hardware U اهن الات
hardware U سخت افزار
hardware U سخت ابزار
hardware U اهن الات ابزارالات
hardware specialist U متخصص سخت افزار
hardware reset U باز راه اندازی سخت افزاری
common hardware U قطعات عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
hardware check U مقابله سخت افزاری
hardware configuration U پیکربندی سخت افزار
hardware dependent U وابستگی سخت افزاری
hardware key U کلید سخت افزاری
hardware monitor U مبصر سخت افزاری
hardware platform U پایگاه سخت افزار
hardware resources U منابع سخت افزاری
joiner's hardware U ابزار نجاری
pseudo hardware U شبه سخت افزار
hardware description language U زبان تشریع سخت افزاری
graphics U استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
graphics U نگاره سازی
graphics U وسیله سطح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
graphics U تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
graphics U روشی که داده شرح تصویر ذخیره میشود
graphics U فایل که حاوی داده شرح تصویر است
graphics U شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
graphics U فن استعمال نمودار
graphics U در کامپیوتر که دستورات نرم افزاری را به سگنالهای الکتریکی تبدیل می کنند که گرافیک را روی صفحه تصور متصل نشان میدهد
graphics U وسیله الکترونیکی
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
graphics U قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics U UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
graphics U تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
graphics U گرافیک
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
graphics U ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
graphics U که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
graphics U شکل ابتدایی
graphics U چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
graphics U رسم
analytical graphics U گرافیک تحلیلی
turtle graphics U گرافیک لاک پشتی
graphics terminal U ترمینال گرافیکی
graphics digitizer U دیجیتالی کننده گرافیکی
vector graphics U نگاره سازی برداری
graphics display U نمایش گرافیکی
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
block graphics U نگاره سازی بلوک
bar graphics U وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar graphics U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
character graphics U نگاره سازی دخشهای
calligraphic graphics U گرافیک خطاطی
business graphics U گرافیکهای تجاری
color graphics U گرافیک رنگی
graphics mode U حالت نگاره سازی
graphics printer U چاپگر گرافیکی
interactive graphics U نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
management graphics U مدیریت گرافیک
passive graphics U گرافیک منفعل
presentation graphics U گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
hi res graphics U graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
harvard graphics U هاروارد گرافیکس
harvard graphics U برنامه نگاره سازی هاروارد
presentation graphics U گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
graphics, business U تجارت
graphics, business U گرافیک
graphics tablet U تخته نگاره سازی
graphics tablet U لوح گرافیکی
graphics spreadsheet U صفحه گسترده نگارهای
graphics screen U صفحه گرافیکی
graphics scanner U پویشگر نگارهای
graphics resolation U وضوح گرافیکی
graphics program U برنامه گرافیکی
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
analysis graphics U نمودارهای تحلیلی
apa graphics U نگاره سازی APA
analytical graphics U نگاره سازی تحلیلی
hercules graphics adapter U استاندارد برای آداپتور تک گرافیک با renolation بالا ساخت Hercules Carporation
hercules graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی هولوکس
computer graphics metafile U فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
video graphics array U ارایه نگاره سازی بصری
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
graphics file format U فرمت فایل نگارهای
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
bit mapped graphics U گرافیک نگاشت ذره یی
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
object oriented graphics U نگاره سازی موضوعی
color graphics adapter U وفق دهنده نگاره سازی رنگی
stand alone graphics system U سیستم گرافیکی خودکفا
enhanced graphics adaptor U وفق دهنده نگاره سازی پیشرفته
interactive graphics system U سیستم گرافیکی محاورهای
random scan graphics U نگاره سازی با پوشش تصادفی
low res graphics U گرافیک با وضوح پایین
all points addressable graphics U نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
low resolution graphics U توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
multicolor graphics aray U ارایه نگاره سازی چند رنگ
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
input U مصرفی
input U درونداد
input U توان اولیه
input U توان ورودی ورودی
input U سیگنال اولیه
input U ورودی
input U در رونده
input U پول بمیان نهاده
input U نیروی مصرف شده
input U توان ورودی
input U درون داد
input U داده ها اطلاعات ورودی
input U خرج
input U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input U درون گذاشت
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input U عمل وارد کردن اطلاعات
input U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input U دادن ورودی
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input U وسیله ورودی
input U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input U بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U درداده
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
input spectrum U بیناب یا طیف اولیه
input stream U جریان سیر ورودی
input stage U طبقه ورودی
input socket ساکت ورودی
input stage U طبقه اولیه
input spectrum U طیف ورودی
input tape U نوار اولیه
input stream U مسیل ورودی
input terminal U ترمینال ورودی
input unit U واحد اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input time U زمان اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input translator U مترجم ورودی
input unit U واحد ورودی
input voltage U ولتاژ اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input parameter U پارامتراولیه
input power U توان ورودی
input power U قدرت ورودی
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme U برنامه ورودی
input pulse U ایمپولز ورودی
input pulse U پالس ورودی
input queue U صف ورودی
input reactance U مقاومت کور اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input reactor U پیچک ورودی
input reactor U سلف ورودی پیچک ماقبل
input register U ثبات ورودی
input resistance U مقاومت ورودی
input resistance U مقاومت موثر اولیه
input signal U سیگنال ورودی
input parameter U پارامتر ورودی
input waveform U شکل موج ورودی
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input U داده سودمند
input selector U انتخابگرورودی
input monitors U صفحهنمایشداخلی
input devices U ابزارخروجی
manual input U ورودی دستی
voice input U ورودی صوتی
noninverting input U ورودی غیروارونگر
variable input U داده متغیر
input translator U مترجم اولیه
variable input U نهاده متغیر
two input subtractor U کاهشگر با دو ورودی
three input adder U افزایشگر با سه ورودی
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input adder U افزایشگر با دو ورودی
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input winding U سیم پیچی اولیه
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output U بررسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com