Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tours
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours
U
نوبت
tours
U
گشت
tours
U
سفر
tours
U
مسافرت
tours
U
سیاحت ماموریت
tours
U
گشت کردن سیاحت کردن
tours
U
یک دوره مسابقه
grand
U
باوقار
grand
U
معروف
grand
U
مشهور
grand
U
بزرگ مهم
grand
U
والا
grand
U
مجلل
grand
U
بسیار عالی باشکوه
grand
U
جدی
grand
U
هزار دلار
grand nephew
U
نوه برادر یا خواهر
grand mother
U
جده
grand mother
U
مادر بزرگ
grand mal
U
صرع بزرگ
grand mal
U
حمله بزرگ صرع
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
grand larceny
U
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
grand larceny
U
سرقت کبیره
grand larceny
U
سرقت اموال پرقیمت
grand larceny
U
سرقت عظیم
grand inquisitor
U
رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
grand duke
U
دوک بزرگ
grand duchy
U
قلمرودوشس
grand duchy
U
قلمرو دوک
grand niece
U
نوه برادر یا خواهر
grand uncle
U
عموی پدر
grand son
U
پسر دختر
on a grand scale
<adv.>
U
در مقیاس بزرگ
grand uncle
U
دایی پدر
grand son
U
پسر پسر
grand uncle
U
دایی مادر
grand uncle
U
عموی مادر
grand vizier
U
صدراعظم
grand vizier
U
نخست وزیر
on a grand scale
<adv.>
U
به مقدار زیاد
grand parent
U
جد و جده
grand opera
U
اپرای عمیق
grand opera
U
اپرای سنگین
grand duchy
U
دوک نشین
grand duchess
U
دوشس بزرگ
grand duchess
U
زوجه یا بیوه دوک
grand jury
U
هیئت منصفه عالی
grand juries
U
هیات منصفه عالی
grand juries
U
هیئت منصفه عالی
grand slam
U
موفقیت کامل
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand slams
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams
U
شلم
grand slams
U
توفیق عظیم
grand slams
U
موفقیت کامل
grand slam
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
U
شلم
grand slam
U
توفیق عظیم
grand jury
U
هیات منصفه عالی
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
grand division
U
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
grand division
U
تقسیمات بزرگ طبله
grand daughter
U
دختر دختر
grand dame
U
زن با نفوذ
grand dame
U
بانو
grand conanical
U
بندادی بزرگ
grand child
U
نوه
grand aunt
U
عمه مادری
grand aunt
U
خاله مادری عمه پدری
grand aunt
U
خاله پدری
grand father
U
جد
grand father
U
پدر بزرگ
grand pianos
U
پیانوی بزرگ و افقی
grand piano
U
پیانوی بزرگ و افقی
great grand father
U
جد اعلی
grand touring car
U
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com