Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grand tour
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tour
U
گشت کردن سیاحت کردن
tour
U
سفر
tour
U
مسافرت
tour
U
سیاحت ماموریت
tour
U
نوبت
tour
U
یک دوره مسابقه
tour
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour
U
گشت
tour de force
U
هنرنمایی
tour de force
U
شیرین کاری
knight's tour
U
سفر اسب شطرنج
obligated tour
U
دوران مشمولیت وفیفه
obligated tour
U
مدت مشمولیت
tour operator
U
شرکتیکهاوقاتتعطیلراتنظیممیکند
short tour
U
ماموریت کوتاه مدت
short tour
U
انتقال کوتاه مدت
conducted tour
U
تور سیاحتی
tour de force
U
کار دشوار
tour de france
U
مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
tour de force
U
نمایش استادی و زبردستی
all-expense tour
U
گشت بسته ای
all-expense tour
U
مسافرت بسته بندی
package tour
U
مسافرت بسته بندی
package tour
U
گشت بسته ای
grand
U
جدی
grand
U
هزار دلار
grand
U
معروف
grand
U
بسیار عالی باشکوه
grand
U
مجلل
grand
U
والا
grand
U
بزرگ مهم
grand
U
مشهور
grand
U
باوقار
grand opera
U
اپرای سنگین
grand opera
U
اپرای عمیق
grand mal
U
صرع بزرگ
grand niece
U
نوه برادر یا خواهر
grand nephew
U
نوه برادر یا خواهر
grand mother
U
جده
grand mother
U
مادر بزرگ
grand parent
U
جد و جده
grand son
U
پسر پسر
grand son
U
پسر دختر
grand uncle
U
عموی مادر
on a grand scale
<adv.>
U
به مقدار زیاد
grand vizier
U
نخست وزیر
grand vizier
U
صدراعظم
on a grand scale
<adv.>
U
در مقیاس بزرگ
grand uncle
U
عموی پدر
grand uncle
U
دایی مادر
grand uncle
U
دایی پدر
grand mal
U
حمله بزرگ صرع
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
grand slam
U
توفیق عظیم
grand juries
U
هیات منصفه عالی
grand jury
U
هیئت منصفه عالی
grand jury
U
هیات منصفه عالی
Grand Prix
U
یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
grand piano
U
پیانوی بزرگ و افقی
grand pianos
U
پیانوی بزرگ و افقی
grand father
U
پدر بزرگ
grand father
U
جد
grand juries
U
هیئت منصفه عالی
grand slam
U
موفقیت کامل
grand slam
U
شلم
grand slam
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand slams
U
موفقیت کامل
grand slams
U
توفیق عظیم
grand slams
U
شلم
grand slams
U
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slams
U
بردن چهار مسابقه مهم گلف در یک سال
grand tours
U
سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand aunt
U
خاله پدری
grand aunt
U
خاله مادری عمه پدری
grand duchess
U
دوشس بزرگ
grand duchy
U
دوک نشین
grand duchy
U
قلمرو دوک
grand duchy
U
قلمرودوشس
grand duke
U
دوک بزرگ
grand inquisitor
U
رئیس دادگاه رسیدگی دربرخی کشورها
grand larceny
U
سرقت عظیم
grand larceny
U
سرقت اموال پرقیمت
grand larceny
U
سرقت کبیره
grand duchess
U
زوجه یا بیوه دوک
grand division
U
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
grand aunt
U
عمه مادری
grand child
U
نوه
grand conanical
U
بندادی بزرگ
grand dame
U
بانو
grand dame
U
زن با نفوذ
grand daughter
U
دختر دختر
grand division
U
تقسیمات بزرگ طبله
grand larceny
U
سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
grand touring car
U
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
great grand father
U
جد اعلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com