English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
global search U جستجوی سراسری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
Other Matches
global U کروی
global U پوشش دادن همه چیز
global U را با دیگری در متن عوض میکند
global U تابع جابجایی که یک قطعه متن
global U تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global U متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
global U 1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global U همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
global U حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
global U یکپارچه
global U جهانی
global U سراسری
global U کلی
global reference U ارجاع سراسری
global variable U متغیر سراسری
global operation U عملیات سراسری
global minimum U حداقل مطلق
global maximum U حداکثر مطلق
global learning U یادگیری یکپارچه
global backup U پشتیبانی کلی
global format U فرمت کلی
global character U کاراکتر سراسری
global warming U مشکلگرم شدنسطحکرهزمین
global knowledge U اطلاع سراسری
to search out U پیدا کردن
to search U جستجو کردن
to search after U جستجو کردن
right of search U حق جستجو
to search after U تحقیق کردن
to search after U کاوش کردن
to search after U بازرسی کردن
search U جستجو کردن
to search U گشتن [جستجو کردن]
to search for anything U چیزیراجستجو کردن
to search for anything U پی چیزی گشتن
the search of U جستجوی چیزی
to search after U زیر و رو کردن
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search U حق بازرسی کشتی در دریاها
in search of U بجستجوی
in search of U در جستجوی
search me <idiom> U نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search [for] [someone] U دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
search U جستجو برای یک موضوع داده
search U جستجو
search U تجسس
search U تکاپو بازرسی
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U کاوش
search U 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search U جستجوکردن
search U تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search U تلاش
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U مراقبت کردن از زمین
search U بررسی وشناسایی زمین
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U شناسایی کردن
search U درو در عمق با اتش
search U تجسس کردن
search U تفتیش
search U کاوش کردن زمین
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search U جستجویی که هر عنصریت
search U بازرسی کردن
search U نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search U گشتن
search memory U حافظه جستجو
specific search U تجسس اختصاصی منطقه
search light U نورافکن
search mission U ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search radar U رادار تجسسی
search string U رشته جستجو
search sweeping U مین روبی مراقبتی
search sweeping U مین روبی ازمایشی
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
sequential search U جستجوی ترتیبی
specific search U شناسایی مخصوص
search key کلید جستجو
body search U بازرسیبدنی
search results U نتیجه های جستجو
search warrants U حکم تفتیش منزل
search warrant U اجازه تفتیش
search warrant U حکم تفتیش
search warrant U حکم بازرسی و ورود
search warrant U حکم تفتیش منزل
search result U نتیجه جستجو
search warrants U حکم بازرسی و ورود
search warrants U حکم تفتیش
search results U نتایج جستجو
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
search parties U گروه پیگرد
search parties U دستهی جستار گرد
search party U گروه پیگرد
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
search one's soul <idiom> U کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
search party U دستهی جستار گرد
sector of search U منطقه کاوش
air search U مراقبت هوایی
blind search U جیستجوی بی نتیجه
chaining search U جستجوی زنجیرهای
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
disjunctive search U جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
binary search U جستجوی دودوئی
binary search U جستجوی دوتایی
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
area search U کاوش منطقه
air search U تجسس هوایی
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search U جستجوی ناحیه
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil U پیچک کاشف
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace U جستجو و جایگزینی
search and rescue U عملیات تجسس و نجات
multifile search U جستجوی چند پروندهای
linear search U جستجوی خطی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search warrants U اجازه تفتیش
search cycle U چرخه جستجو
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
search attack unit U یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search light illumination U روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination U روشنایی با نورافکن
search attack unit U ناو گروه شکارزیردریایی
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
air search radar U رادارردیابهوایی
edit/search buttons U اصلاحگر
track search keys U کلیدهایجستجویزمان
edit/search buttons U دکمهجستجوگر
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
quadratic quotient search U الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
total search result U مجموع نتیجه جستجو
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> U ییله جو را بهانه بسیار است .
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com