English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nor gate U دریچه نایا
not and gate U دریچه نا- و
not gate U دریچه نا
not gate U دریچه نقیض
not or gate U دریچه نا- یا
or gate U دریچه یا
or gate U دریچه OR
gate U راه تغذیه لشعلث
gate U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
nor gate U دریچه نقیض یا
gate U گیت
gate U در بزرگ
gate U مدخل دریجه سد
gate U وسایل ورود ورودیه
gate U دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate U دریچه
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate U دروازه شروع اسکی
gate U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
saw gate U چارچوب اره
and gate U دریچه و دریچه ضرب منطقی
and gate U مدار AND
down gate U راهگاه پایین دست
gate U دروازه
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate U مدخل
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
Gate U ورودی به باند
gate U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate U سوزن اتصال به یک FET
and gate U دریچه و
caterpillar gate U دریچه چرخ زنجیری
check gate U دریچه تنظیم
discharge gate U دریچه تخلیه
flood gate U ابگیره
flood gate U بندسیلگیر
flood gate U سد دریچهای
gate crasher U میهمان ناخوانده
gate electrode U الکترود دریچهای
gate keeper U دروازه بان
gate hanger U التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate leaf U بدنه دریچه سد
gate meeting U انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
burst gate U لامپ پیام گذار
blind gate U دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
color gate U دریچه پیام رنگی
exclusive or gate U دریچه یای انحصاری
exjunction gate U دریچه یای انحصاری
exclusive nor gate U دریچه نقیض یای انحصاری
equivalence gate U دریچه معادل
equivalence gate U دریچه هم ارزی
equality gate U برابر سازی
elementary gate U دریچه ابتدایی
elementary gate U دریچه مقدماتی
equal gate U دریچه برابری
cow gate U چراگاه گاو
complement gate U دریچه متمم ساز
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
flap gate U دریچه یک طرفه
threshold gate U دریچه استانهای
gate-leg U پایهدروازهایشکل
pouring gate U دریچه ریزش
lich-gate U راهرو سرپوشیده
lower gate U دروازهپائینی
nonequality gate U دریچه نابرابری
nand gate U دریچه ناو
nand gate U دریچه نقیض و
sluice gate U اب بند
ring gate U دهانهحلقوی
proselte of the gate U کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
railroad gate U درب ورودی راه اهن
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
xor gate U دریچه یای ضمنی
tainter gate U دریچه لولادار
tainter gate U دریچه قطائی
starting gate U دروازه شروع
sluice gate U دریچه
pouring gate U تغذیه قالب
sluice gate U ابگیره
roller gate U دریچه غلطان
majority gate U دریجه اکثریت
logic gate U دروازه منطقی
head gate U دریچه فوقانی کانال
wicket gate U دهانهدریچه
gate vessel U شناور درب حوض تعمیرات ناو
gate valve U شیر کشویی
gate valve U شیر قطع جریان
gate tube U لامپ دریچهای
gate transition U شیر فلکه تبدیل
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
head gate U دریچه بالادست سد
inclusive or gate U دریچه یای شامل
indicator gate U دریچه شاخص
lich gate U راهرو
spillway gate U درخروجآبسطحسد
upper gate U دروازهبالایی
gate money U پولبلیطورودیه
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
The crowd was pressing against the gate . U جمعیت به درورودی فشار می دادند
mitre gate recess U دریچهتنفسشمار
master gate valve U مدخلدریچهاصلی
gate-leg table U میزپایهدروازهای
jet flow gate U فشاراین دریچه زیاداست
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
gate operating ring U حلقهورودیعملکننده
jet flow gate U دریچه با سرلوله
fixed wheel gate U دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed roller gate U دریچه چرخ قرقرهای ثابت
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
memory controller gate array U ارایه درگاه کنترل حافظه
Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> U خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
bear tape shutter gate U دریچه شیروانی شکل
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
the post has come U پست وارد شد
to post up U تکمیل کردن
the post has come U پست رسید
ex post U به اعتبار گذشته
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
last post U شیپور خاموشی
out post U نگهبانی
ex post U بوقوع پیوسته
last post U شیپورعزا
ex post U عملی
ex post U واقعی
the post has come U پست امد
out post U نگهبان
first post U شیپور خبر شبانه
post U مربوط به پست
post U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post U ستون
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- U پست کردن
post- U دیرک ستون
post- U تیر
post- U تیرعمودی
post U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post U پست کردن
post U چوب تقویت
post U جرز
post U تیرعمودی
post U تیر
post U دیرک ستون
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U ستون
post- U پست
post- U جرز
post- U مقام مسئولیت
post- U پاسگاه
post- U پست نظامی
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U عجله
post U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U صندوق پست تعجیل
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U بسته پستی
post- U مجموعه پستی
post- U شغل
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U بدیوار زدن
post- U چوب تقویت
post- U مربوط به پست
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U محل ماموریت موضع
post U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U پادگان قرارگاه
post- U پایگاه
post- U نامه رسان پستچی
post U گماردن نگهبان قرار دادن
post U پست
post U محل ماموریت موضع
post U پادگان قرارگاه
post U پایگاه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com