Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gate keeper
U
دروازه بان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keeper
U
نگهدار
keeper
U
محافظ
keeper
U
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
U
دروازه بان
keeper
U
بازرس
keeper
U
حافظ
keeper
U
نگهبان
keeper of a seal
U
مهر دار
keeper of magnet
U
حفاظ اهنربا
magnet keeper
U
حفاظ اهنربا
range keeper
U
محاسب توپ
range keeper
U
محاسب مسافت توپ
wicket-keeper
U
عقبدار
goal keeper
U
دروازه بان
game keeper
U
قرق چی میدان
game keeper
U
قرق چی
bath keeper
U
گرمابه دار
bath keeper
U
حمامی
file keeper
U
بایگان
door keeper
U
دربان
book keeper
U
دفتردار
cow keeper
U
گاودار
score keeper
U
منشی
shop keeper
U
دکان دار
shop keeper
U
صاحب دکان
time keeper
U
متصدی اوقات کار
time keeper
U
وقت نگه دار
bee-keeper
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper
U
زنبوردار
bee-keeper
U
زنبور پرور
wicket-keeper
U
دروازهبان
keeper ring
U
حلقهنگهدارنده
meat keeper
U
جاگوشتی
time keeper
U
وقت نگهدار
time keeper
U
متصدی اوقات
time keeper
U
متصدی ثبت اوقات کار
changing the goal keeper
U
تعویض دروازه بان
keeper
[protector]
[presever]
U
نگاهدار
[محافظ ]
aviation sotre keeper
U
انبار دار قسمت هواپیمایی
penalty time keeper
U
حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
goal keeper line
U
خط دروازه بان
or gate
U
دریچه یا
nor gate
U
دریچه نایا
nor gate
U
دریچه نقیض یا
Gate
U
ورودی به باند
down gate
U
راهگاه پایین دست
take out gate
U
دریچه ابگیر ابیاری
not gate
U
دریچه نا
not gate
U
دریچه نقیض
not or gate
U
دریچه نا- یا
or gate
U
دریچه OR
saw gate
U
چارچوب اره
not and gate
U
دریچه نا- و
gate
U
دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate
U
مدخل
gate
U
راه تغذیه لشعلث
gate
U
گیت
and gate
U
دریچه و
gate
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate
U
دروازه شروع اسکی
gate
U
محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
and gate
U
مدار AND
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate
U
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
U
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate
U
سوزن اتصال به یک FET
gate
U
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
and gate
U
دریچه و دریچه ضرب منطقی
gate
U
دریچه
gate
U
دروازه
gate
U
در بزرگ
gate
U
مدخل دریجه سد
gate
U
تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate
U
وسایل ورود ورودیه
gate
U
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate
U
فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate
U
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
tainter gate
U
دریچه قطائی
pouring gate
U
تغذیه قالب
spillway gate
U
درخروجآبسطحسد
upper gate
U
دروازهبالایی
pouring gate
U
دریچه ریزش
wicket gate
U
دهانهدریچه
gate money
U
پولبلیطورودیه
crash the gate
<idiom>
U
بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
xor gate
U
دریچه یای ضمنی
waste gate
U
مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
He was approaching the gate.
U
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
proselte of the gate
U
کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
railroad gate
U
درب ورودی راه اهن
starting gate
U
دروازه شروع
sluice gate
U
دریچه
sluice gate
U
اب بند
sluice gate
U
ابگیره
logic gate
U
دروازه منطقی
tainter gate
U
دریچه لولادار
lich-gate
U
راهرو سرپوشیده
gate-leg
U
پایهدروازهایشکل
lower gate
U
دروازهپائینی
threshold gate
U
دریچه استانهای
inclusive or gate
U
دریچه یای شامل
ring gate
U
دهانهحلقوی
roller gate
U
دریچه غلطان
check gate
U
دریچه تنظیم
equivalence gate
U
دریچه معادل
exclusive nor gate
U
دریچه نقیض یای انحصاری
exjunction gate
U
دریچه یای انحصاری
flap gate
U
دریچه یک طرفه
flood gate
U
ابگیره
flood gate
U
بندسیلگیر
flood gate
U
سد دریچهای
gate crasher
U
میهمان ناخوانده
gate electrode
U
الکترود دریچهای
gate hanger
U
التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
equivalence gate
U
دریچه هم ارزی
equality gate
U
برابر سازی
equal gate
U
دریچه برابری
color gate
U
دریچه پیام رنگی
complement gate
U
دریچه متمم ساز
cow gate
U
چراگاه گاو
burst gate
U
لامپ پیام گذار
caterpillar gate
U
دریچه چرخ زنجیری
discharge gate
U
دریچه تخلیه
blind gate
U
دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
bifurcation gate
U
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
elementary gate
U
دریچه مقدماتی
elementary gate
U
دریچه ابتدایی
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
gate meeting
U
انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
exclusive or gate
U
دریچه یای انحصاری
head gate
U
دریچه فوقانی کانال
indicator gate
U
دریچه شاخص
lich gate
U
راهرو
lich gate
U
سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
head gate
U
دریچه بالادست سد
majority gate
U
دریجه اکثریت
nand gate
U
دریچه نقیض و
nand gate
U
دریچه ناو
nonequality gate
U
دریچه نابرابری
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
gate post
U
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate vessel
U
شناور درب حوض تعمیرات ناو
gate transition
U
شیر فلکه تبدیل
gate valve
U
شیر کشویی
gate valve
U
شیر قطع جریان
gate tube
U
لامپ دریچهای
The crowd was pressing against the gate .
U
جمعیت به درورودی فشار می دادند
gate chamber wall
U
جایگاه حرکت دریچه
jet flow gate
U
فشاراین دریچه زیاداست
jet flow gate
U
دریچه با سرلوله
mitre gate recess
U
دریچهتنفسشمار
master gate valve
U
مدخلدریچهاصلی
gate operating platform
U
سکوی مانور دریچه ها
gate-leg table
U
میزپایهدروازهای
fixed wheel gate
U
دریچه قرقرهای با محورثابت
gate operating ring
U
حلقهورودیعملکننده
fixed roller gate
U
دریچه چرخ قرقرهای ثابت
gate operating deck
U
سکوی مانور دریچه ها
memory controller gate array
U
ارایه درگاه کنترل حافظه
maximum gate trigger voltage
U
ولتاژ احتراق حداکثر
Fortune Knocks at least once at everymans gate.
<proverb>
U
خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
maximum gate trigger current
U
جریان احتراق حداکثر
bear tape shutter gate
U
دریچه شیروانی شکل
A creaking gate hang long.
<proverb>
U
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
insulated gate field effect transistor
U
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com