Perdic | game cartridge | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	game cartridge U	محلورودیبازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cartridge U	کاست قابل حمل حاوی دیسک یا نوار یا برنامه یاداده
	cartridge U	دیسک سخت قابل جابجایی
	cartridge U	ایبدن چاپگر در یک کارتریج بسته
	cartridge U	کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
	cartridge U	درایوی که یک دیسک یا نوار را در کارتریج به کار می گیرد
	cartridge U	جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
	cartridge U	جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
	cartridge U	کارتریجی که حاوی داده ذخیره شده است
	cartridge U	که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
	cartridge U	فشنگ
	cartridge U	گلوله
	cartridge U	کارتریج
	cartridge U	پیکاپ گرامافون
	cartridge U	بخش متصل
	cartridge U	محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
	cartridge U	قاب نوار
	cartridge U	فیوز فشنگی
	cartridge shell U	بدنه پوکه فشنگ
	cartridge fuse U	فیوز فشنگی
	cartridge font U	فونت کارتریج
	cartridge case U	پوکه
	cartridge case U	پوکه فشنگ
	cartridge box U	جعبه فشنگ
	cartridge box U	خشاب فشنگ
	cartridge shell U	بدنه پوکه
	cartridge belt U	نوار فشنگ
	cartridge heater U	گرم کن فشنگی
	cartridge drive U	درایوفشنگی
	blank cartridge U	فشنگ بی گلوله
	tape cartridge U	کارتریج نوار
	rom cartridge U	ROکارتریج
	cartridge starter U	سیستم استارت موتور اصلی که توسط کارتریج قابل شارژی کار میکند
	ribbon cartridge U	کارتریج نوار
	magnetic cartridge U	پیکاپ مغناطیسی
	cartridge paper U	کاغذ مخصوصنقاشی
	toner cartridge U	کارتریج جوهر
	fuse cartridge U	فشنگ فیوز
	phone cartridge U	پیکاپ گرامافون
	cartridge (rifle) U	گلولهتفنگ
	emergency cartridge U	کارتریج اضطراری
	dummy cartridge U	فشنگ اموزشی
	dummy cartridge U	فشنگ مشقی
	cartridge (shotgun) U	گلولهتفنگشکاری
	cartridge chamber U	گلولهفشنگ
	cartridge belt U	فانوسقه
	cartridge film U	فیلمفشنگی
	cartridge mixer U	اجزایشیرآب
	cartridge stem U	ساقهکارتریج
	magnetic tape cartridge U	کارتریج نوار مغناطیسی
	solid state cartridge U	کارتریج نیمه هادی
	solid state cartridge U	کارتریج حالت جامد
	cartridge actuated device U	وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
	knife-blade cartridge fuse U	فیوزفشنگیتیغهدار
	game and game U	یکدست ویکدست
	i was very u. at that game U	خیلی در ان بازی بد اوردم
	game keep U	پاسبان شکار
	game keep U	قرق چی
	game keep U	شکاربان
	the game is up U	بازی باخت
	the game is on U	بازی دایر است
	the game is up U	بازی تمام شد
	the best game out U	بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
	game and game U	یک بیک
	game U	مسابقه
	game U	شکار گرفته شده
	game U	هرنوع ورزش بامقررات
	game U	شکار
	game U	سرحال
	game U	اهل حال
	game U	تفریح کردن
	game U	دست انداختن
	game U	شوخی
	game U	مسابقههای ورزشی
	game U	یک دوربازی
	game U	جانور شکاری
	game U	سرگرمی شکار
	game U	معیوب
	game U	آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
	game U	چلاق
	game U	بازی
	game U	بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
	game U	اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
	name of the game <idiom> U	قسمت اصلی یک موضوع
	game U	وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	game U	سرگرمی دوربازی بازی کردن
	game U	joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
	game U	کامپیوتر مخصوص
	to make game of U	مسخره کردن ریشخند کردن
	skin game U	تقلب درقمار
	three knights' game U	بازی سه اسب
	to die game U	مردانه جان دادن
	to game away one's money U	درقمارپول ازدست دادن
	to kill game U	شکارزدن
	to make game of U	دست انداختن
	skin game U	قمار از روی تقلب
	short game U	ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
	skin game U	فریبکاری
	small game U	پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
	spanish game U	بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
	stoppage of the game U	توقف بازی
	suspension of the game U	تعویق و تاخیر بازی
	team game U	بازی گروهی
	upland game U	پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
	small game U	پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
	shell game U	قمار با گردو
	to play the game U	رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
	fair game U	شکار مجاز
	fair game U	شکار قانونی
	fair game U	آماج روا
	fair game U	طعمهی حاضر و آماده
	fair game U	دست انداختنی
	fair game U	مسخره کردنی
	waiting game U	صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
	Do you know how to play this game ? U	این بازی رابلد هستید ؟
	parlour game U	بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
	fair game <idiom> U	موضوع تهاجم
	football game U	بازی فوتبال
	a whole new ball game <idiom> U	یک ماجرای کاملا متفاوت
	Now that you're here, it's a whole new ball game. U	حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
	board game U	بازی روی تخته
	ball game U	شرایط وضعیت
	ball game U	هماورد
	to spoil ones game U	نقشه یاکارکسیراخراب کردن
	two pawns game U	بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
	two person game U	بازی دو نفره در تئوری بازیها
	vienna game U	بازی وینی شطرنج
	war game U	جنگ ازمون
	war game U	مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
	war game U	اجرای بازی جنگ
	war game U	بازی جنگ کردن
	war game U	بازی جنگ
	zero sum game U	بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
	ball game U	ورزش یا بازی با توپ
	ball game U	گوبازی
	ball game U	مسابقه
	a game of chess U	یک مسابقه شطرنج
	big game U	شکار حیوانات بزرگ
	game ball U	توپ بازی
	game bird U	یک امتیاز
	game bird U	پرنده موردنظر درشکار
	game clock U	ساعت ورزشگاه
	game cock U	خروس جنگی
	game cycle U	دوره بازی
	game cycle U	دورههای عملیاتی بازی جنگ
	game fish U	ماهی مجاز برای صیادی
	game fish U	ماهی موردنظر
	game fowl U	مرغ شکاری
	game fowl U	خروس جنگی
	game fowl U	نژاد خروس جنگی
	game keeper U	قرق چی
	game keeper U	قرق چی میدان
	game law U	قانون شکار
	four knight's game U	بازی چهار اسب
	four handed game U	بازی چهارنفره
	exhibition game U	بازی نمایشی به نفع خیریه
	power game U	بازی قدرتی
	video game U	بازی دیدنی
	acrade game U	نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
	adventure game U	بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
	arcade game U	بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
	baseline game U	بازی در انتهای زمین تنیس
	big game U	صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
	centre game U	بازی مرکزی
	choose up game U	بازی غیررسمی
	closed game U	بازی بسته
	complete game U	یک بازی کامل از طرف توپزن
	computer game U	بازی کامپیوتری
	crampet game U	بازی شطرنج
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	enter the game U	وارد بازی شدن
	game management U	شکارداری
	game theory U	نظریه بازی
	middle game U	وسط بازی
	italian game U	بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
	laws of the game U	مقررات مسابقه
	long game U	بازی با لزوم ضربههای طولانی
	losing game U	بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	off hand game U	بازی غیررسمی
	off hand game U	بازی جنبی
	open game U	بازی باز شطرنج
	passing game U	حمله با استفاده از پاس به جلو
	perfect game U	یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
	perfect game U	باحداکثر 003 امتیاز
	hard game U	بازی دشوار
	ground game U	روش استفاده از مانور دویدن
	game playing U	playing computerizedgame
	game of chance U	بازی قمار
	game plan U	استراتژی بازی
	game bag U	خرجین شکاری
	game point U	امتیاز پایانی
	game theory U	نظریه بازیها
	game theory U	این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
	game management U	شکاربانی
	game theory U	تئوری بازی
	shell game U	گردو بازی
	semi open game U	بازی شطرنج نیمه باز
	to play a poor game U	ناشی بودن مهارت نداشتن
	scotch four knights' game U	بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج