Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fule level gage
U
دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
level gage
U
اندازه گیر سطح
oil level gage
U
دستگاه نشاندهنده سطح روغن
water level gage
U
تراز سنج
fule pump
U
پمپ سوخت
fule injection
U
تزریق سوخت
fule pump
U
تلمبه سوخت
motor fule
U
سوخت موتوری
waste gas fule
U
مجرای دود
gage
U
درجه
gage
U
:
gage
U
شرط بستن متعهد شدن
gage
U
سنج
gage
U
میله اندازه گیر
gage
U
مبارزه طلبی گروگذاشتن
gage
U
: گرو
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
وثیقه گذاردن
gage
U
سنجیدن
gage
U
اندازه نما
gage
U
گیج
gage
U
اشل اندازه گیر
gage
U
وثیقه
gage
U
بند تفنگ
gage
U
گرو
gage
U
میزان اندازه گیری
gage
U
ازمایش کردن
gage
U
رجزخوانی
density gage
U
چگالی سنج
depth gage
U
عمق سنج
accurate to gage
U
دقت در سنجیدن
camber gage
U
دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
center gage
U
مرکز سنج
vacuum gage
U
خلاء سنج
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
dial gage
U
دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
tire gage
U
دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
feeler gage
U
فیلر
accuracy to gage
U
دقت اندازه گیری
gage tube
U
لوله پیتو
angle gage
U
نقاله زاویه یاب
drop gage
U
فشار سنج
flow gage
U
جریان سنج
snow gage
U
برفسنج
evaporation gage
U
بخارسنج
evaporation gage
U
دم سنج
accuracy to gage
U
دقت سنجش
limit gage
U
وسیله سنجش تلرانس
gauge=gage
U
درجه
gauge=gage
U
شابلن
screw gage
U
شابلون پیچ
rain gage
U
باران سنج
oil gage
U
نشاندهنده سطح روغن
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
oil gage
U
گیج روغن
radius gage
U
شابلون شعاع
petrol gage
U
دستگاه اندازه گیری بنزین
gauge=gage
U
اندازه
gauge=gage
U
پیمانه
gauge=gage
U
اندازه کردن اشل
gage length
U
طول قطعه مورد ازمایش
gage pressure
U
فشار گیج
gage pressure
U
فشار مانومتری
gage=gauge
U
مدرج کردن
gage=gauge
U
اندازه زدن اشل
gage=gauge
U
شابلون
gage=gauge
U
پیمانه اندازه
gage=gauge
U
درجه
gauge=gage
U
مدرج کردن
oil gage
U
عقربه نشان دهنده روغن
pressure gage
U
فشارسنج
bourdon pressure gage
U
فشار سنج بوردون
standard rain gage
باران سنج معمولی
dial bench gage
U
میز اندازه گیری
spring pressure gage
U
فشارسنج فنری
air pressure gage
U
فشار سنج
micro pressure gage
U
فشارسنج دقیق
cylinderical limit gage
U
دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
light gage beam
U
تیر سبک وزن
dial depth gage
U
عمق سنج مدرج
commercial light gage sheet
U
ورق فریف تجارتی
air brake pressure gage
U
مانومتر با ترمز هوایی
level best
U
بسیارعالی
he did his level best
U
کوتاهی نکرد
level with each other
U
در یک تراز
level with each other
U
برابر
O level
U
نمرهی قبولی در این امتحانات
level out
U
یکنواخت کردن
he did his level best
U
انچه از دستش برامدکرد
level out
U
برابر کردن
level
U
ترازکردن
level best
U
خیلی عالی
level best
U
خیلی خوب
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level
U
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level
U
تراز بنایی
level
U
هدف در خط دید شماقرارگرفت
level
U
مستقیم
level
U
سطح ارتفاع
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
level
U
پایه
level to
U
تراز کردن
level
U
نشانه گرفتن
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
مسطح
level
U
همسطح
level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
level
U
تراز کردن تراز
level
U
همسطح کردن
level
U
رده
level
U
هم پایه
level
U
یک دست
level
U
تراز
level
U
سطح
level
U
هم تراز
level
U
سطح برابر
level
U
استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level
U
هموار
level
U
الت ترازگیری
level
U
میزان
level
U
یک نواخت
on the level
<idiom>
U
درستکار ،بی غل وغش
level
U
مسطح شدن
level
U
مسطح کردن
to level off
U
مسطح شدن
[ناحیه ای]
level
U
ترازسازی
level
U
موزون هدف گیری
to level off
U
یکنواخت شدن
[ناحیه ای]
reorder level
U
سطح سفارش مجدد
pezometeric level
U
سطح پیزومتری
power level
U
تراز توان
price level
U
سطح قیمت
protection level
U
سطح حفافت
low level
U
نزدیک سطح زمین
multi level
U
چند سطحی
mean sea level
U
میانگین سطح دریا
mean sea level
U
سطح متوسط دریا
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا
manning level
U
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
maintenance level
U
سطح تثبیت
low level
U
سطحی
low level
U
سقف پرواز کوتاه
low level
U
پایین
speed level
U
سطح سرعت
speed level
U
مرحله سرعت
low level
U
کم ارزش
low level
U
در ارتفاع کم
n level logic
U
منطق N سطحی
nesting level
U
سطح تو در تویی
nesting level
U
سطح اشیانهای
optimal level
U
سطح بهینه
operating level
U
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level
U
سطح فعالیت
one level memory
U
حافظه یک سطحی
one level address
U
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
one level address
U
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
oil level
U
سطح روغن
noise level
U
سطح پارازیت
noise level
U
میزان خش
nesting level
U
سطح لانهای
low level
U
در سطح پایین
level-headed
U
معقول
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
top-level
U
افراد عالیرتبه
top-level
U
کهبدان
top-level
U
بلند پایه
two level subroutine
U
زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store
U
انباره دو سطحی
two level logic
U
منطق دوسطحی
trophic level
U
تراز خوراکی
transition level
U
سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level
U
با شن کش صاف کردن
to draw level
U
بحریف رسیدن
alidade level
U
دستگاهسمتنما
split-level
U
سه نیم اشکوبی
split-level
U
چند سطحی
level-headed
U
ترازخوی
white level
U
تراز سفید
level-headed
U
متعادل
water level
U
سطح اب
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level
U
تراز اب
level-headed
U
معقولانه
rotational level
U
تراز چرخشی
wage level
U
سطح مزد
voltage level
U
سطح فشارالکتریکی
voltage level
U
سطح ولتاژ
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
lower level
U
سطحپائینی
tilting level
U
تراز حباب دار
surveyor's level
U
ترازنقشه برداری
camper level
U
تراز
[تراز حبابی]
[ابزار]
[ساخت و ساختمان]
to draw level
U
باحریف برابرشدن
skill level
U
پایه مهارت فنی
skill level
U
پایه مهارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com