Perdic | front-page | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	front-page U	سرصفحه
	front-page U	مطالب سرصفحه یا سرمقاله

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	front page U	سرصفحه
	front page U	مطالب سرصفحه یا سرمقاله
	It was printed on the front page . U	در صفحه اول روز نامه چاپ شد
	page U	نمایش یک صفحه متن در صفحه نمایش که پس از چاپ فاهر میشود
	page U	عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
	page U	تعداد صفحات که چاپگر در یک دقیقه چاپ میکند
	page U	اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
	page U	چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
	page U	کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
	page U	جهت لبه بلند یک ورق کاغذ
	page U	وسیلهای که اطلاعات نوشته شده یا تایپ شده را به حالتی که کامپیوتر می فهمد و پردازش میکند تبدیل کند
	page U	عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
	page U	انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
	page U	طول صفحه
	page U	کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
	page U	نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
	page U	نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
	page U	2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
	page U	1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
	page U	حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
	page U	صفحات را نمره گذاری کردن
	page U	صفحه برگ
	page U	خانه شاگرد پیشخدمتی کردن
	page U	پادو
	page U	پسر بچه
	page U	ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
	page U	ورق کاغذ
	to be on the same page <idiom> U	به یک سبک فکر کردن [اصطلاح مجازی]
	page three U	ازدستهعکسهایجنسی
	page three U	زنانجوانیکهسینههایخودرابرایبرانگیختناحساساتجنسیدرمجلاتنمایشمیدهند
	page U	با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
	f.of a page U	پائین صفحه
	f.of a page U	ته صفحه
	page U	گوه چوبی
	page out U	فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
	to be on the same page <idiom> U	همدیگر را فهمیدن [اصطلاح مجازی]
	page in U	فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
	page U	صفحه
	page U	حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
	commas over the page U	صفحه را پراز نشان کاماکرد
	full-page U	تمام صفحه
	This page owner U	دارنده این برگه
	visual page U	صفحه تصویری
	home page U	باز کردن صفحهای از وب سایت
	title page U	صفحه عنوان کتاب
	code page U	رویه رمز
	banner page U	صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
	lead in page U	صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
	code page U	صفحه کد
	plover page U	ابیای پشت قرمز
	page frame U	قالب صفحه
	page frame U	قاب صفحه
	page of bonour U	لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	Web page U	فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
	page skip U	پرش صفحه
	page maker U	برنامه قوی کاربردی و نشررومیزی
	we oened at page 0 U	صفحه 01 کتاب را باز کردیم
	page reader U	صفحه خوان
	page printer U	چاپگر صفحهای
	page of presence U	لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
	page fault U	خرابی صفحه
	shadow page U	جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
	page fault U	نقص صفحه
	off page connector U	اتصال دهنده برون صفحهای
	page orientation U	موقعیت صفحه
	page boundary U	مرز صفحه
	page density U	چگالی صفحه
	to page up type U	حروف چیده را صفخه بندی کردن
	shadow page U	محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
	full page display U	نمایش تمام صفحه
	to inlay a printed page U	صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
	end of page halt U	ویژگی ای که چاپگر را درپایان هر صفحه خروجی متوقف میکند
	soft page break U	قطع صفحه
	forced page break U	قطع اجباری صفحه
	page layout program U	برنامه صفحه ارایی
	page mode ram U	حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
	bad page break U	قطع یا مکث نامناسب صفحه
	optical page reader U	صفحه نوری خوان
	page description language U	زبان تشریح صفحه
	Refer (turn over) to page 110. U	به صفحه 110مراجعه کنید
	up front U	بیپرده پوشی
	to go to the front U	بجبهه رفتن
	up front U	با صراحت و صداقت
	to go to the front U	داخل جنگ شدن
	in front of U	در قبال
	up front U	پیش -
	up front U	بیعانه
	up front U	پیشاپیش
	up front U	از پیش
	up front U	رک و راست
	up front U	رک
	up front U	چشمگیر
	up front U	در انظار
	up front U	جلو چشم مردم
	up front <idiom> U	روراست ،صحیح
	front U	صف پیش
	front U	یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
	front U	بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
	in the front <adv.> U	در مقابل
	at the front <adv.> U	در مقابل
	at front <adv.> U	در مقابل
	in the front <adv.> U	در پیش
	at the front <adv.> U	در پیش
	in front <adv.> U	در پیش
	at front <adv.> U	در پیش
	in the front <adv.> U	در جلو
	at the front <adv.> U	در جلو
	in front <adv.> U	در جلو
	front U	جلو
	at front <adv.> U	در جلو
	in the front <adv.> U	جلو
	front U	نمای ساختمان
	front U	نمای جلو
	front U	نما طرز برخورد
	front U	جلودار
	front U	منادی جبهه جنگ
	front U	بطرف جلو روکردن به
	front U	مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
	front U	درصف جلوقرارگرفتن
	front U	جبهه
	front U	سمت دشمن
	front U	خط اول میدان رزم پیشانی
	front U	جبهه هوا
	front U	فرمان سر روبرو جلو
	front U	به جلو
	front U	بازی در سانتر
	front U	در قبال
	at the front <adv.> U	جلو
	front U	پیش
	front U	نمای ساختمان
	at the front U	در جلو
	in front <adv.> U	در مقابل
	in front <adv.> U	جلو
	at front <adv.> U	جلو
	front pipe U	لولهجلو
	front crawl U	شنایکرال
	front bench U	اعضایپارلمانیکهدردولتهممسئولیتدارند
	front wheel U	چرخجلو
	front point U	میخجلویکفش
	wave front U	جبهه موج
	wave front U	جبهه امواج رادیویی
	water front U	جبهه رطوبتی
	front tip U	آبپاشنوکاتو
	type front U	ماشین تایپ به جلو
	front putty U	بتونه جلو
	type front U	نوعی روش تایپ کردن نامه ها
	In the front rank. U	درصف جلو
	front door U	دراصلیساختمان
	front pocket U	جیبجلو
	front mudguard U	گلگیرجلو
	front derailleur U	درایلرجلویی
	front crossbar U	مانعپیشین
	front brake U	ترمزجلو
	front board U	مقوایجلویی
	front binding U	روپوشجلویی
	front beam U	شاغولجلویی
	front apron U	جلویکروات
	fall front U	پیشآمدگیجلویدکور
	front flap U	زبانهجلویی
	front lights U	چراغهایجلو
	front leg U	پایهجلو
	front lamp	لامپ جلو
	front knob U	دستگیریجلویی
	front indicator U	جلو
	front indicator U	فشارسنج
	front footrest U	پدالجلویی
	front foil U	فلزورقهایجلویی
	the front door U	درورد
	front end U	سر جلویی
	front man U	پیشرو
	front lines U	خطوط جلو جبهه
	front man U	منادی
	front matter U	مقدمه
	front man U	جلودار
	front matter U	پیش گفتار
	warm front U	جبهه هوای گرم
	front wing U	گلگیر جلوی اتومبیل
	front office U	سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
	front panel U	تابلوی جلو دار
	front panel U	مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
	front line U	9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
	front porch U	میدان جلو
	front race U	پیشتازی
	front raise U	تمرین با دنبل از ناحیه ران تاشانه و ساعد روی بازو
	front rank U	صف جلو
	front sight U	مگسک
	front men U	جلودار
	front men U	منادی
	front drop U	پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	front court U	نیمهای که به ان حمله میشود
	front end U	نرم افزار نهایی
	front bearing U	یاطاقان جلو
	front line U	خط حمله خط حمله یادفاع
	front face U	سطح برجسته
	front face U	پیشانی
	front grip U	گرفتن میله دست مهتابی
	front axle U	اکسل جلو
	fore front U	نمای اصلی
	front lighting U	روشنایی جلو ساختمان