English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free amino group U گروه امینی ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amino group U گروه امینی
amino U حاوی ریشهء امین وابسته به عامل امین
amino acid آمینو اسید
l amino acid U -L امینو اسید
amino sugar U قند امین دار
amino acid اسید آمینه
aliphatic amino acids U امینو اسیدهای الیفاتیک
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
essential amino acids U امینو اسیدهای چرب
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
t group U گروه حساسیت اموزی
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U دسته
group U جمع شدن
group U دسته دسته کردن
group U جمعیت گروه بندی کردن
out group U برون گروه
group U انجمن
we group U گروه خودی
group U گروه
group U گروه رزمی
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U جمع اوری چندین چیز با هم
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U شیعه
group U حزب
group U دسته بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U ناوگروه
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
in group U گروه خودی
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
t group U گروه T
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
substituent group U گروه استخلافی
detail group U قسمت بیگاری
detail group U دسته ماموربیگاری
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
task group U گروه ماموریت زمینی
formal group U گروه رسمی
criterion group U گروه ملاک
encounter group U گروه رویارویی
end group U گروه انتهایی
entering group U گروه وارد شونده
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
dead group U زمین بیروح
dead group U زاویه بیروح
bridged group U گروه پل شده
bridging group U گروه پل شده
carbonyl group U گروه کربونیل
carboxylic group U کروه کربوکسیلی
closed group U گروه بسته
coacting group U گروه همکار
command group U گروه فرماندهی
commutative group U گروه جابجاپذیر
control group U گروه گواه
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
noun group U گروهکلمات
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
entry group U گروه واجد شرایط
adverbial group U گروه قیدی
ginger group U افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
group practice U گروهپزشکی
interest group U علایقگروهی
cyclic group U گروه دوری [ریاضی]
splinter group U گروهجداییطلب
business group U شرکت سهامی [شرکت]
feeding group U گروه تغذیه کننده
feeding group U قسمت خوراک دهنده
finite group U گروه متناهی [ریاضی]
within group variance U پراکنش درون گروهی
user group U گروه کاربران
symmetry group U گروه تقارن
reference group U گروه مرجع
experimental group U گروه ازمایشی
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
group discussion U بحث گروهی
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
user group U گروه استفاده کننده
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
functional group U گروه عاملی
group index U شاخص گروه
group index U اندیس گروه
group interview U مصاحبه گروهی
group mark U نشان گروه
group membership U عضویت گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
group of targets U گروه اماجها
group of targets U گروه هدفها
group pressure U فشار گروهی
group printing U چاپ گروهی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group selector U سلکتور گروهی
group separator U جداساز گروه
group identification U همانند سازی گروهی
group frequency U بسامد گروهی
gas group U گروه گاز
group acceptance U پذیرش گروهی
group analysis U تحلیل گروه
group atmosphere U جو گروهی
group captain U سرهنگ هوایی
group casting U ریخته گری
group casting U ریخته گری گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group drive U محرکه گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group dynamics U پویش گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group structure U ساخت گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
phosphoryl group U گروه فسفریل
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
point group U گروه نقطهای
primary group U گروه نخستین
product group U کالاهی مشابه
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
salvage group U گروه بازیابی وسایل
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
selected group U گروه گزیده
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
side group U گروه جانبی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
standardization group U گروه معیاریابی
open group U گروه باز
norm group U گروه هنجار
group test U ازمون گروهی
group theory U نظریه گروهها
group theory U نظریه گروهی
group velocity U سرعت گروهی
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
infinite group U گروه نامتناهی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
leaving group U گروه ترک کننده
local group U گروه محلی
marginal group U گروه حاشیهای
membership group U گروه عضویت
minority group U گروه اقلیت
natural group U گروه طبیعی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
aiming group U دستگاه مثلث گیری
peer group U گروه همسالان
group therapy U گروه درمانی
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
armor group U گروه زرهی
armor group U گروه زره تانک
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
age group U گروه سالخور
abelian group U گروه ابلی
acid group U گروه اسید
air group U گروه هوایی
air group U گروه هوایی یک ناو
alkyl group U گروه الکیل
aiming group U عوامل مثلث گیری
alkyl group U گروه الکیلی
acidic group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
blood group U گروه خون
group mark U علامت گروه
battle group U گروه نبرد
age group U گروه سنی
pressure group U گروه فشار
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
attack group U گروه تک به ساحل
blood group U تعیین کردن
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک
blood group U گروه خونی
between group variance U پراکنش میان گروهی
battle group U واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
Abelian group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
tac log group U گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
activated methylene group U گروه متیلن فعال شده
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
transformer connecting group U گروه اتصال ترانسفورماتور
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
group of battery plates U دسته صفحات باتری
Why dont you join our group. ? U چرا به جمع ما نمی آیی ؟
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
sensitivity training group U گروه حساسیت اموزی
special interest group U گروه
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
commutative group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com