Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frame partition
U
جداگر سازه دار
frame partition
U
تیغه تیرپایهای
frame partition
U
تیغه قالبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
partition
U
تیغه
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition
U
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partition
U
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partition
U
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partition
U
ناحیه
partition
U
قسمت
partition
U
بخش
partition
U
جزء بندی کردن
partition
U
قسمت کردن
partition
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition
U
تقسیم افراز کردن
partition
U
جدار افراز
partition
U
دیواره
partition
U
وسیله یا اسباب تفکیک
partition
U
حد فاصل
partition
U
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partition
U
تفکیک کردن
partition
U
جدا کردن جزء بندی کردن
partition
U
افراز
partition
U
حایل
partition
U
دیوار تیغه
partition
U
جداگر تیغهای
partition
U
دیوار
partition of an estste
U
افراز یک ملت
partition of an estate
U
افراز ملک
partition function
U
تابع تقسیم
partition coefficient
U
ضریب توزیع ضریب تقسیم
partition coefficient
U
K :symb
partition chromatography
U
کروماتوگرافی تقسیمی
disk partition
U
پارتیشن دیسک
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
partition wall
U
تیغه
partition wall
U
دیوار تیغه
solid partition
U
جداگر یکپارچه
voluntary partition
U
افراز با رضایت یا سازش طرفین
load bearing partition
U
تیغه باربر
load-bearing partition
U
تیغه بابر
load bearing partition
U
جداگر باربر
frame-up
U
توط ئه
frame-up
U
پرونده سازی
frame up
U
دسیسه
frame
U
قاب کردن
frame
U
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
to frame someone
U
پاپوش درست کردن برای کسی
frame up
U
توط ئه
frame up
U
دوز وکلک
to frame someone
U
کسی بیگناه را متهم کردن
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
saw frame
U
کمان اره
K-frame
U
قاببصورتحرفk
frame
U
بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
frame
U
قاب
frame
U
چهارچوب
frame
U
قواره
frame
U
قاعده
frame
U
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
frame
U
باربست
frame
U
سازه
frame
U
قاب کادر
frame
U
شاسی
frame
U
صحنه
frame
U
چارچوب
frame
U
قاب کردن قاب گرفتن
frame
U
چارچوب گرفتن طرح کردن
frame
U
تنظیم کردن
frame
U
بیان کردن
frame
U
فرمول
frame
U
منطق اسکلت
frame
U
ساختمان
frame
U
چهارچوب تنه
frame
U
بدن
frame
U
پاپوش درست کردن
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
frame
U
استاتور استخوان بندی
frame
U
هیکل حالت موقتی
frame
U
کالبد
frame
U
کنترل هایی
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
frame
U
خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
frame
U
قاب چارچوب کمان
frame
U
دنده عرضی
frame
U
تنه
frame
U
فریم
frame of reference
U
چهارچوب داوری
metal frame
U
قالبفلزی
head of frame
U
سرقاب
frame push
U
اهرم فشاردهنده
burner frame
U
قالب
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
frame stile
U
قالبنردبانی
time frame
U
مدت لازم
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
burner frame
U
سوخت
two light frame
U
پنجره دو قلو
two light frame
U
پنجره دوچشمه
cold frame
U
سرما دورکن
freeze-frame
U
قاب ایستایی
freeze-frame
U
قاب ایستا
time frame
U
چارچوب زمانی
overhead frame
U
قالببالایسر
portal frame
U
قالبدرگاهی
roller frame
U
قالبدورانی
to frame an answer
U
پاسخی را طرح کردن
door-frame
U
چارچوب در
warp frame
U
قاب چله
frame agreement
U
توافق اولیه
frame agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
frame of mind
U
حالتذهنیفرد
climbing frame
U
وسیلهایمخصوصبازیکودکان
wire frame
U
قالبفلزی
sash frame
U
حمایلقاب
sill of frame
U
آستانهقاب
timber frame
U
قالبچوبی
track frame
U
قالبشیار
vertical frame
U
قالبعمودی
walking frame
U
قالبچهارپا
warping frame
U
قالبپیچنده
web frame
U
قالبشبکهای
box-frame
U
قاب صندوقی
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
frame frequency
U
بسامد صحنه
claim frame
U
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
machine frame
U
چارچوب دستگاه
magnet frame
U
یوغ اهنربایی
main frame
U
کامپیوتر بزرگ
mast frame
U
قاب چهارگوش
chassis frame
U
چارچوب شاسی
mirror frame
U
جعبه اینه
open frame
U
هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
crane frame
U
چارچوب جرثقیل
casement frame
U
قاب بازشو
full frame
U
قاب کامل
frame house
U
خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
frame of an apparatus
U
شاسی
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
frame of hachsaw
U
کلاف اره چکی
c frame press
U
پرس با قالب "سی " شکل
door frame
U
چارچوب در
distribution frame
U
مقسم
frame work
U
چهارچوب
pack frame
U
کوله پشتی زین دار
page frame
U
قالب صفحه
page frame
U
قاب صفحه
piling frame
U
داربست
plan frame
U
چارچوب برنامه
provisional frame
U
ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
frame-ups
U
توط ئه
frame antenna
U
انتن چارگوش
bar frame
U
تیرک قاب
base frame
U
چهارچوب زیر دستگاهها
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
beacon frame
U
فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
window frame
U
قاب پنجره
spinning frame
U
چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
window-frame
U
قاب پنجره
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
space frame
U
قاب سه بعدی
frame-ups
U
پرونده سازی
picture frame
قاب عکس
wire frame model
U
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
intermediate distribution frame
U
مقسم میانی
wood frame construction
U
ساختمان با استخوانبندی چوبی
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate.
U
فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
swing frame grinder
U
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
gap frame press
U
پرس "سی " شکل
micro to main frame
U
پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
track roller frame
U
قالبگردندهشیاردار
locomotive frame drilling machine
U
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
middle rial of door frame
U
قیدچه
double frame hobbing machine
U
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
frame of mind (good or bad)
<idiom>
U
top and bottom rail of door frame
U
پاسار
sewing: sewing frame
U
ماشیندوخت
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com