English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
found shipment U بار بدون بارنامه
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
found U زمان ماضی واسم فعول find
he was found of her U باو مایل بود
if he has found it U اگر ان را پیدا کرده باشد
new-found U کشفویافتهتازه
he was found of her U مایل او بود
well found U کاملا مجهز مجهز بوسایل کامل
well found U مستحکم
found U تاسیس کردن
found U قالب ریزی کردن
found U ریخته گری
found U ذوب کردن
found U قالب کردن
found U تاسیس کردن ریختن
found U بنیادنهادن
found U : برپاکردن
found article U شیئی گمشده
They found no trace of her . U ازاونشانی بدست نیامد
what a ready welcome i found! U چه حسن استقبالی از من کردند !
to found a college U دانشکدهای تاسیس کردن
to found a building U ساختمانی بینادکردن
to found a building U عمارتی برپاکردن
found article U لقطه
She was exposed . She was caught out . She was found out . U مشتش باز شد
I found a hair in the soup . U توی سوپ یک موبود (پیدا کردم )
shipment U محموله
shipment U کالای در حال حمل
shipment U حمل
shipment U مال التجاره
shipment U کالای حمل شده باکشتی
through shipment U حمل یکسره
shipment U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
over shipment U ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
products customarily found in a pharmacy U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
She found it hard to make up her mind. U برایش سخت بود که تصمیم بگیرد
shipment [American] U محموله
shipment [American] U کالای ارسالی
shipment [American] U کالای ارسال شده
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
shipment [American] U مرسوله
terms of shipment U شرایط حمل
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
date of shipment U تاریخ حمل
impact shipment U کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
partial shipment U حمل به دفعات
partial shipment U حمل در چندمرحله
partial shipment U حمل تدریجی
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
shipment by instalments U حمل به دفعات
received for shipment U تحویل شده برای حمل
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
pilefered shipment U کالای حراج شده
Anyone found trespassing is liable to be reported to the police. U هر کسی که غیر مجاز وارد شود به پلیس گزارش داده می شود.
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
contract shipment number U شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
recevied for shipment bill of exchange U بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com