Perdic | forward reaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	forward reaction U	واکنش رفت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	reaction U	پرتو
	reaction U	واکنش
	reaction U	انفعال عکس العمل
	reaction U	انعکاس
	reaction U	واکنشی
	reaction U	عکس العمل
	overall reaction U	واکنش کل
	neutralization reaction U	واکنش خنثی شدن
	net reaction U	واکنش نتیجه
	metabolic reaction U	واکنش سوخت و سازی
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	intermolecular reaction U	واکنش بین مولکولی
	intermediate reaction U	واکنش واسطه
	instantaneous reaction U	واکنش فوری
	nuclear reaction U	فرایند هستهای
	nuclear reaction U	واکنش هستهای
	reaction chamber U	اطاق واکنش
	reaction chamber U	محفظه فعل و انفعال
	rate of reaction U	سرعت واکنش
	quenching reaction U	واکنش فرونشانی
	precipitation reaction U	واکنش رسوب دهنده
	polyadiition reaction U	واکنش چند افزایشی
	redox reaction U	واکنش اکسایش- کاهش
	mass reaction U	واکنش کلی
	instantaneous reaction U	واکنش انی
	insertion reaction U	واکنش جایگیری
	homogeneous reaction U	واکنش همگن
	favorskii reaction U	واکنش فاروسکی
	false reaction U	واکنش کاذب
	exothermic reaction U	واکنش گرماده
	exchanger reaction U	واکنش تبادلی
	endothermic reaction U	واکنش گرماگیر
	emergency reaction U	واکنش اضطرار
	elimination reaction U	واکنش حذفی
	elementary reaction U	جزء واکنش
	first order reaction U	واکنش مرتبه یک
	reaction coordinates U	مختصات واکنش
	heterogeneous reaction U	واکنش ناهمگن
	heat of reaction U	گرمای واکنش
	haloform reaction U	واکنش هالوفرم
	half reaction U	نیم واکنش
	growth reaction U	واکنش رشد
	grief reaction U	واکنش سوگ
	fugue reaction U	واکنش گریز
	electrocyclic reaction U	واکنش الکتروسیکلی
	reaction curve U	منحنی واکنش
	adverse reaction U	نتیجه جانبی
	suprafacial reaction U	واکنش تک رخی
	substitution reaction U	واکنش استخلافی
	side reaction U	واکنش جانبی
	shortening reaction U	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
	shortening reaction U	واکنش کوتاه سازی
	second order reaction U	واکنش مرتبه دوم
	reformatsky reaction U	واکنش رفرماتسکی
	reaction turbine U	توربین عکس العملی
	adverse reaction U	عوارض جانبی [اثر جانبی]
	thermonuclear reaction U	واکنش گرما- هستهای
	third order reaction U	واکنش مرتبه سه
	adverse reaction U	اثر فرعی
	adverse reaction U	اثر جانبی
	reversible reaction U	واکنشبرگشتپذیر
	witting reaction U	واکنش ویتیگ
	wassermann reaction U	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
	unimolecular reaction U	واکنش تک مولکولی
	transfer reaction U	واکنش انتقالی
	reaction turbin U	توربین فشار زیاد
	reaction turbin U	توربین عکس العملی
	reaction graph U	گراف واکنش
	reaction formation U	واکنش وارونه
	reaction force U	نیروی عکس العمل
	reaction equation U	معادله عکس العمل
	reaction equation U	معادله واکنش
	reaction engine U	موتور عکس العملی
	reaction drills U	تمرینهای واکنشی
	reaction key	کلید واکنش
	reaction of support U	عکس العمل تکیه گاه
	reaction potential U	پتانسیل واکنش
	reaction timer U	زمان سنج واکنش
	reaction time U	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
	reaction time U	زمان عکس العمل
	reaction time U	زمان واکنش
	reaction threshold U	استانه واکنش
	reaction progress U	پیشرفت واکنش
	reaction products U	فراوردههای واکنش
	reaction curve U	منحنی عکس العمل
	chain reaction U	واکنش زنجیرهای
	chain reaction U	واکنش زنجیری
	antarafacial reaction U	واکنش دوزخی
	avoidance reaction U	واکنش اجتنابی
	bimolecular reaction U	واکنش دو مولکولی
	acid reaction U	واکنش اسیدی
	reaction direction U	جهتواکنش
	addition reaction U	واکنش افزایشی
	cannizzaro reaction U	واکنش کانیزارو
	alarm reaction U	واکنش هشدار
	aldol reaction U	تراکم الدولی
	aldol reaction U	واکنش الدولی
	armature reaction U	عکس العمل ارمیچر
	balanced reaction U	واکنش موازنه شده
	chemical reaction U	واکنش شیمیایی
	chain reaction U	واکنش زنجیری یاهستهای
	displacement reaction U	واکنش جانشینی
	delayed reaction U	واکنش درنگیده
	deferred reaction U	واکنش معوق
	circular reaction U	واکنش چرخشی
	cross reaction U	سطح مقطع
	conversion reaction U	واکنش تبدیلی
	consecutive reaction U	واکنش پی در پی
	armature reaction U	واکنش ارمیچر
	condensation reaction U	واکنش تراکمی
	backward reaction U	واکنش برگشت
	concentred reaction U	واکنش همزمان
	cleavage reaction U	واکنش گسسته شدن
	cycloaddition reaction U	واکنش حلقه زایی
	acute stress reaction U	واکنش حاد فشار روانی
	oxidative addition reaction U	واکنش افزایشی اکسایشی
	modulus of subgrade reaction U	ضریب عکس العمل
	roasting reaction method U	روش واکنش تشویهای
	oxidation reduction reaction U	واکنش اکسایش- کاهش
	olefin metathesis reaction U	واکنش مبادله اولفینی
	cis addition reaction U	واکنش افزایشی سیس
	coefficient of subgrade reaction U	ضریب عکس العمل
	hand to mouth reaction U	واکنش دست به دهان بردن
	markovnikoff addition reaction U	واکنش افزایشی مارکونیکوف
	michael addition reaction U	واکنش افزایشی مایکل
	symmetry allowed reaction U	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
	wolf kishner reaction U	واکنش ولف- کیشنر
	step reaction polymerization U	بسپارش مرحلهای
	load reaction brake U	ترمز فشار باد
	half cell reaction U	واکنش نیم سلول
	pseudo first order reaction U	واکنش شبه مرتبه یک
	addition elimination reaction U	واکنش افزایشی- حذفی
	acid catalyzed reaction U	واکنش کاتالیزور شده با اسید
	absolute reaction rate U	سرعت واکنش مطلق
	effective reaction potential U	حد موثر نیرومندی واکنش
	reaction rate of constant U	ثابت سرعت واکنش
	reaction [answer, commentary] U	نظر
	reaction [answer, commentary] U	پاسخ
	reaction [answer, commentary] U	رای
	advancement degree of reaction U	درجه پیشرفت واکنش
	ring clossure reaction U	واکنش حلقه بندی
	average reaction rate U	سرعت متوسط واکنش
	average reaction rate U	مقدار متوسط واکنش
	controlled thermonuclear reaction U	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
	ring opening reaction U	واکنش حلقه گشا
	law of additivity of reaction heat U	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
	free radical chain reaction U	واکنش زنجیری رادیکالی
	to go forward U	پیش رفتن
	to help forward U	پیش بردن
	forward U	که یک بسته داده را از یک بخش در بخش دیگر کپی میکند
	to help forward U	جلو انداختن
	to go forward U	جلورفتن
	forward U	روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
	forward U	عمل پل
	forward U	حرکت به جلو یا مقابل
	forward U	ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید
	forward U	ارسال کردن
	forward U	به جلو
	forward U	جلو قایق
	forward U	بیع سلف
	forward U	نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است
	forward U	فوروارد
	forward U	مهاجم
	forward U	به سمت سینه
	forward U	به پیش
	forward U	سلف
	forward U	فرمان پیش پیش
	look forward U	انتظار چیزی را داشتن
	forward-looking U	پیشاندیش
	right forward U	پیشروراست
	Looking forward to it U	پیشبینی اش میکنم [میشود]
	to look forward to something U	منتظر چیزی شدن
	forward U	جسور
	forward-looking U	آیندهنگر
	forward-looking U	نوگرا
	forward-looking U	مترقی
	forward-looking U	پیشرو
	forward-looking U	نوگرایانه
	I look forward to seeing you. U	خوشحالم میشم که ببینمت.
	forward-looking U	آیندهنگرانه
	I'm looking forward to seeing you again. U	منتظر دیدار دوباره شما هستم.
	no. 8 forward U	محاجمشماره8
	forward U	جلوی گستاخ
	to look forward to something U	با خوشحالی منتظر چیزی شدن
	look forward to something <idiom> U	را لذت پیش بینی کردن
	to look forward to something U	انتظار چیزی را داشتن
	forward U	جلوانداختن
	forward U	پیش
	to look forward to U	استقبال کردن
	outside forward U	بازیگر گوش
	forward U	جلو
	forward U	ببعد
	to look forward to U	انتظار داشتن
	forward U	بازی کن ردیف جلو به جلو
	to look forward U	نگاه کردن انتظارداشتن
	to look forward U	جلو
	forward U	فرستادن رساندن
	forward tell U	انتقال دادن اطلاعات به ردههای بالاتر گزارش به مقام بالاتر
	I'm really looking forward to the weekend. U	من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
	to feverishly look forward to something U	با پرشوری و هیجان منتظر چیزی بودن