English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
forbidden zone U ناحیه ممنوع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
forbidden energy zone U ناحیه انرژی ممنوع
Other Matches
forbidden U محرم
forbidden U حرام
forbidden U قدغن
forbidden U ممنوع
it's forbidden to ... U ممنوع است که...
forbidden U ممنوع شده
it is strictly forbidden U قدغن است
forbidden fruit U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden transition U جهش الکترونی ممنوع
forbidden fruits U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden band U نوار غیر مجاز
forbidden band U نوار ممنوع
forbidden character U دخشه ممنوعه
forbidden code U رمز ممنوعه
forbidden things U منهیات
forbidden things U مناهی
forbidden things U نواهی ممنوعات
forbidden things U محرمات
forbidden vibration U ارتعاشات ممنوع
it is strictly forbidden U اکیدا ممنوع است
to be absolutely forbidden [prohibited] U مطلقا ممنوع بودن
inner zone U منطقه اتش داخلی
inner zone U منطقه داخلی
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U ناحیه دسته بندی
zone U حوزه
zone U منطقه
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U دفاع منطقهای
zone U کمربند حبه باروت
zone U محوطه
zone U منطقه عمل
zone U ناحیهای شدن
zone U ناحیه
zone U منطقه دفاعی
zone U منطقه ناحیه
zone U کمربند
zone U بخش
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U حیطه محدوده
zone U نوار
zone U زون
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U قلمرو
zone U مدار
zone U مدارات
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
prohibited zone U منطقه ممنوعه
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
prohibited zone U حریم
sensitive zone U منطقه حساس
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
saturated zone U منطقه اشباع
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
landing zone U منطقه فرود
intertidal zone U نوار کشندی
joint zone U منطقه مشترک
kill zone U کشتارگاه
kill zone U منطقه کشتاردشمن
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone U منطقه حیاتی
life zone U منطقه زیست شناسی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
neutral zone U منطقه خنثی
neutral zone U منطقه بی طرف
neutral zone U منطقه بیطرف
oral zone U ناحیه دهانی
photic zone U نوار نوری
intertidal zone U نوار جذر و مدی
separation zone U منطقه حد
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone of fire U منطقه تیر
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of contact U محل برخورد
zone of contact U ناحیه تماس
zone of aeration U منطقه هواگیر
zone of action U منطقه عملیات یکان
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
exclusion zone U مکانممنوعه
battle zone U منطقهجنگی
service zone U بخشسرویسزدن
school zone U قلمرومدرسه
defending zone U نقطهدفاعی
attacking zone U منطقهحمله
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone of action U منطقه عمل
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
zone fire U اتش درو در عمق
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
zone defence U دفاع منطقهای
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
strike zone U منطقه خط سیر
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
skip zone U منطقه کور رادیویی
shadow zone U منطقه کور عمق اب
tensile zone U منطقه کششی
the frigid zone U منطقه افسرده
zone fire U اتش درو
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
weight zone U مربع وزن گلوله
torrid zone U منطقه حاره
the frigid zone U منطقه منجمده
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
combat zone U منطقه رزم
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
communication zone U منطقه مواصلات
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
contiguous zone U منطقه مجاور
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone U منطقه کنترل هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
danger zone U منطقه خطر
dead zone U زاویه بیروح
defense zone U منطقه پدافند
demilitarized zone U منطقه بی طرف
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
coastal zone U منطقه ساحلی
blind zone U منطقه کور
beatten zone U منطقه مضروبه
buffer zone U منطقه پیشگیری
buffer zone U منطقه تامین
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone U منطقه ساعتی جهانی
active zone of well U حوزه فعال چاه
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
attack zone U منطقه حمله
attacting zone U منطقه دروازه
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
aeration zone U منطقه هواگیر
beatten zone U منطقه مورد اصابت
depletion zone U ناحیه تخلیه
drop zone U منطقه فرود
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
extraction zone U منطقه پرتاب بار
floral zone U منطقه گیاهی
free zone U منطقه ازاد
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone U منطقه ازاد تجاری
indifference zone U ناحیه خنثی
genital zone U ناحیه تناسلی
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
identification zone U منطقه تشخیص هدف
intermediate zone U ناحیه ی میانی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود چترباز
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
frigid zone U منطقه منجمده
edge zone U اطراف لبه
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
edge zone U ناحیه لبه
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
root-hair zone U بخشموییریشه
desired ground zone U صفر زمین مورد نظر
hot temperature zone U ناحیه بسیار گرم
air surface zone U منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
depth of hardening zone U عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone U عمق سختی
warm substeppic zone U نوار نیمه جلگهای گرم
effective beaten zone U منطقه ضربت موثر
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
desired ground zone U نقطه ترکش اتمی مطلوب
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
exclusive economic zone U منطقه اقتصادی انحصاری
blind bombing zone U منطقه بمباران محدود
the loose the maiden zone U ازاله بکارت کردن
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
heat affected zone U ناحیه پیوند
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
Few reporters dared to enter the war zone. U چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com