English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
filter paper U کاغذ صافی
fluted U خیاره دار
fluted drill مته حلزونی
fluted land U سطحمسطحمته
fluted pole U پایهزهدار
filter U صاف کردن یا شدن
filter U پالایه
filter U فیلتر صافی
filter U انتخاب کلمه چند بیتی
filter U حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filter U انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
l filter U فیلتر سلفی
filter U توری
filter U پالودن
filter U چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter U پالودن صاف کردن
filter U پالونه
filter U تصفیه کردن
filter U اب صاف کردن
filter U صافی
filter U صافی پالایه
filter U صافیدن
filter U فیلتر
filter U صاف کردن نور
filter U صاف کردن
filter circuit U مدار صافی
absolute filter U صافی صد در صد
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
lint filter U فیلترتهلگن
absorbent filter U صافی جذب
filter crystal U کریستال صافی
filter packing U لایی صافی
filter layer U لایه صافی
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
filter element U المنت فیلتر
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
filter disk U قرص صافی
filter disc U قرص صافی
filter curve U منحنی صافی
filter condenser U خازن صافی
filter command U فرمان FILTER
filter flask U بالن صافی
acoustic filter U صافی صوتی
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
filter bed U صافی شنی
electric filter U صافی الکتریکی
filter bed U صافی اب
filter add U کمک صافی
filter stick U لوله صافی دار
filter press U صافی فشاری
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
filter network U شبکه ی صافی
filter blocks U اجر توخالی
filter capacitor U خازن صافی
filter chock U چوک صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
colour filter U فیلتررنگ
air filter U فیلترهوا
filter center U مرکزتوزیع اطلاعات
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
cuno filter U نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
filter packing U پوشش صافی
filter layer U لایه پالایش
petrol filter U صافی بنزین
line filter U صافی خط
suction filter U صافی مکنده
light filter U صافی نور
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
line filter U صافی همهمه
line filter U صافی شبکه
gravel filter U صافی شنی
scratch filter U صافی پیکاپ
filter cover U پوششفیلتر
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
porous filter U صافی متخلخل
polarizing filter U صافی قطبی
oil filter U صافی روغن
differentiating filter U صافی ممیز
interference filter U صافی پارازیت
interference filter U صافی تداخل
fuel filter U صافی سوخت
crystal filter U صافی بلورین
filter tip U فیلتر سیگار
filter tip U سیگار فیلتردار
filter tips U فیلتر سیگار
filter tips U سیگار فیلتردار
frequency filter U صافی فرکانس
filter tipped U سیگار دارای فیلتر
filter-tipped U سیگار دارای فیلتر
water filter U صافی اب
fuel filter U صافی بنزین
quadrature filter U مدار تربیعی
integrating filter U صافی جمع کننده
narrow band filter U صافی فلزات باریک
power line filter U یکنواخت کننده برق
power line filter U صافی جریان برق
air-cleaner filter U هواکشتصفیههوا
colour selection filter U فیلترجداکنندهرنگ
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
band pass filter U فیلتر میانگذر
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
red safelight filter U فیلتراشعهمفیدقرمز
high pass filter U صافی بالا گذر
low pass filter U صافی پایین گذر
capacitor intel filter U شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
automatic filter coffee maker U صافیقهوهجوشاتوماتیک
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
on paper U ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper U روزنامه
paper U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper U اوراق
paper U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper U ورق کاغذ
paper U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper U روی کاغذ نوشتن
paper U ورقه
paper U جواز پروانه
paper U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper U کاغذ
paper U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper U چاپ کردن
paper U سفته برات
paper U ورقه مشخصات کشتی
paper U مقاله
paper U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper U اوراق بهادار
paper U روی کاغذاوردن
paper U درکاغذ پیچیدن
to commit to paper U نوشتن ثبت کردن
sand paper U کاغذ سنباده
sand paper U کاغذ سنباده زدن به
satined paper U گاغذ مهره کشیده
scratch paper U کاغذ یادداشت
send in one's paper U استعفای خود را دادن
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
rag paper U کاغذی که ازپارچه بسازند
the daily paper U جریده یومیه
paraffined paper U کاغذ پارافینی
paper work U تکالیف درسی
paper work U کارنوشتنی
paper work U کار روی کاغذ
paper work U نوشته
paper weight U وزنه
paper weight U کاغذ نگهدار
paper tape U نوار کاغذی
paper standard U پول رایج مملکت
paper stainer U کتاب نویس
paper stainer U سازنده کاغذهای دیواری
paper stainer U کاغذ رنگ کن
paper rack U جاکاغذی
parcel paper U یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود
parchment paper U کاغذ پوستی
paper round U فردیکهدریکمسیرخاصبهدرخانههاروزنامهمیرساند
silver paper U کاغذفویلشده
wrapping paper U کاغذکادو
writing paper U کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
It is only a scrap of paper . U یک تیکه ورق پاره است
paper plate U بشقاب کاغذی
plotting paper U کاغذشطرنجی
plotting paper U کاغذ نقشه کشی
plain paper U کاغذ بی نقش
paper cup U لیوان کاغذی
plain paper U کاغذ ساده
paper mill U ماشین کاغذسازی
working paper U ورقهء استخدام کارگر
paper bail U ضامنورقه
paper catcher U جایورق
paper fasteners U اتصالدهندهکاغذ
paper guide U راهنمایورقه
paper clamp U گیرهورقه
paper in reserve U کاغذذخیرهای
paper punch U کاغذسوراخکن
paper support U پشتیبان
paper support U ورقه
paper tray U سبدمخصوصکاغذ
roll paper U کاغذ لولهای
correction paper U غلطگیرنواری
working paper U تعرفهء کار
paper boy U روزنامه فروش
paper boy U روزنامه رسان
paper boys U روزنامه فروش
paper boys U روزنامه رسان
paper clip U گیرهی کاغذ
paper tiger U ببر کاغذی
paper tiger U پهلوان پنبه
paper tigers U ببر کاغذی
paper tigers U پهلوان پنبه
paper trays U سینیکاغذ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com