English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flowchart U دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart U نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart U دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flowchart U فلوچارت
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart U صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart U شرح فرآیند
flowchart U کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart U روندنما
flowchart U نمودار گردشی روندنمایی
flowchart U نمودار گردش کار
flowchart U شمای عملیاتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structured flowchart U نمودار گردش کار ساخت یافته
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
program flowchart U نمودارگردشی برنامه
program flowchart U نمودارگردش کار برنامه
program flowchart U روند نمای برنامه
flowchart text U اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
flowchart symbol U نماد نمودار گردشی
automated flowchart U ترسیم نمودار به صورت خودکار
detail flowchart U نمودار جزئیات گردش برنامه
systems flowchart U روندنمای سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com