Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
floating point operation
U
عملیات ممیز شناور
floating point operation
U
عملکردبا ممیز شناور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating point
U
با ممیز شناور
floating point
U
ممیز شناور
floating point
U
ممیز شناور
[ریاضی]
floating point number
U
عدد با ممیز شناور
floating point constant
U
ثابت ممیز شناور
floating point number
U
اعداد ممیز شناور
[ریاضی]
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point rutine
U
روال ممیز شناور
floating point arithmetic
U
حساب ممیز شناور
floating point representation
U
نمایش با ممیز شناور
floating point notation
U
نشان گذاری با ممیز شناور
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
point operation
U
عمل نقطهای
fixed point operation
U
عملکرد با ممیز ثابت
floating
U
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating
U
متغیر
floating
U
جابجا شده
floating
U
فاقدوسیله اتصال
floating
U
لیسه کردن
floating
U
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating
U
مواج
floating
U
متحرک برروی اب
floating
U
شناوری
floating
U
اضافی
floating
U
عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating
U
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating
U
صاف کردن
floating
U
غوطه ور
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating
U
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating
U
سیال مواج
floating
U
نوک پرواز کننده
floating
U
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating
U
پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating
U
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating
U
متحرک
floating
U
شناور
floating rates
U
نرخهای بارهای دریایی
floating population
U
جمعیتشناور
floating voter
U
فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating aquatics
U
ابزیان شناور
floating audress
U
نشانی شناور
floating axle
U
محور نوسان
floating base
U
پایگاه شناور دریایی
floating battery
U
باتری ذخیره
floating bearing
U
یاطاقان نوسان دار
floating bridge
U
پل شناور
floating bridge
U
پل متحرک موقتی
floating head
U
تیغهمسطح
floating sleeve
U
آستینبلندآزاد
floating base
U
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating roof
U
سقفشناور
floating trade
U
تجارت دریایی
floating tool
U
ابزار متحرک
floating screed
U
شمشه گچی
floating ribs
U
دندههای ازاد
floating reticle
U
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
floating reticle
U
عدسی مواج
floating reserve
U
نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reserve
U
احتیاط سیال
floating reamer
U
برقو یا جدار تراش متحرک
floating capital
U
سرمایه متحرک
floating cargo
U
باری که دردریا است
floating island
U
جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
floating kidney
U
کلیه متحرک
floating light
U
کشتی فانوس دار
floating light
U
انبان شناورچراغ دار
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating lines
U
خطوط مواج عکس هوایی
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating mastic
U
ملاط قیری
floating mine
U
مین شناور
floating policy
U
بیمه نامه متغیر
floating harbour
U
لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating gyro
U
ژایرو شناور
floating cargo
U
باری که باکشتی حمل میشود
floating charactep
U
دخشه شناور
floating crane
U
جرثقیل متحرک
floating debt
U
بدهی متغیر
floating dock
U
حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating dock
U
حوض شناور
floating drydock
U
حوضچه شناور خشک
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating fundation
U
پی شناور
floating grid
U
شبکه شناور
floating mine
U
مین سطحی
to stay floating
U
معلق ماندن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
floating rib (2)
U
دندهآزادجناقسینه
free floating anxiety
U
اضطراب فراگیر
floating tool holder
U
ابزارگیر متحرک
floating exchange rate
U
نرخ متغیرارز
floating exchange rate
U
نرخ شناور ارز
floating rate of exchange
U
نرخ شناور ارز
floating-roof tank
U
مخزنسقفشناور
floating pontoon bridge
U
پل پونتون
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
operation
U
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
operation
U
دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
operation
U
گردش جنبش
operation
U
کار
operation
U
مدت زمانی که عملیات باید حلقه اجرا را طی کند
operation
U
آزمایش هایی برای برنامه و آمادگی داده را بررسی می کنند
operation
U
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند
operation
U
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
operation
U
به اجرا
to come into operation
U
بکار افتادن
operation
U
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
operation
U
بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند
operation
U
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
operation
U
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
operation
U
عملیاتی که عملوندهای لازم را از حافظه دریافت می کنند. عملیات را انجام می دهند و نتیجه را برمی گردانند به حافظه
operation
U
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
operation
U
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
to come into operation
U
دایر شدن
operation
U
گرداندن
operation
U
اداره
operation
U
کارکرد
co-operation
U
کار مشترک
to come into operation
U
قانونی درست شدن
to come into operation
U
قانون شدن
to come into operation
U
کاربرد پذیر شدن
to come into operation
U
قابل اجرا شدن
operation immediate
U
اقدام سریع
operation
U
عمل جراحی عمل
operation
U
گردش
operation
U
کارکردن با یک وسیله
operation
U
عمل جراحی
operation
U
به کارانداختن
operation
U
عمل کردن
operation
U
عملیات
operation
U
عمل
operation
U
عملکرد
operation
U
بهره برداری
operation
U
وابسته به عمل عملکرد
operation
U
دستور برنامه که کاری انجام نمیدهد
operation
U
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
come into operation
U
قابل اجرا شدن
operation
U
سخت افزار مبدل دستور که ماشین
either way operation
U
ارسال داده در یک جهت روی کانال دوجهته
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
not operation
U
عمل نفی
not operation
U
عمل نقض
co-operation
U
همکاری مشترک
or operation
U
عمل یا
one way only operation
U
عملکرد فقط یک طرفه
operation
U
کار کردن
operation
U
فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
one way only operation
U
عملکردتنها یک طرفه
to come into operation
U
قابل اجراشدن
continous operation
U
عملکرد پایدار
contouring operation
U
کار فرم دهی
synchronous operation
U
عمل همگام
synchronous operation
U
عملیات همزمان
telephone operation
U
عملکرد تلفن
the breathing operation
U
کاردم زدن عمل تنفس
the four fundamental operation
U
چهارعمل اصلی
contouring operation
U
فرم کاری
telephone operation
U
طرز کار تلفن کار تلفن
continous operation
U
کار دائمی
concurrent operation
U
عملکرد همزمان
operation overlay
U
کالک عملیاتی
operation research
U
پژوهش عملیاتی
operation research
U
تحقیق درعملیات
unary operation
U
عمل یگانی
component operation
U
عناصر عملیاتی
parallel operation
U
عملکرد موازی
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
concept of operation
U
تدبیر عملیاتی
operation overlay
U
کالک عملیات
parallel operation
U
عمل موازی
conversational operation
U
عملیات محاورهای
dyadic operation
U
عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
dyadic operation
U
عملکرد دوتایی
operation annexes
U
پیوستهای عملیاتی
transfer operation
U
عمل انتقال
emergency operation
U
بهره برداری اضطراری
emergency operation
U
کارکرد
two way simultaneous operation
U
عملکرد همزمان دو طرفه
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
equivalence operation
U
عمل هم ارزی
transformer operation
U
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
external operation
U
عملیات خارجی
dyadic operation
U
عمل دوتایی
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
dagger operation
U
عمل خنجری
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
dual operation
U
عمل همزاد
destructive operation
U
عملیات مخرب
unattended operation
U
عملکردبی مراقب
unattended operation
U
هملکرد مراقبت نشده
unattended operation
U
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
unattended operation
U
عملکرد بی مراقب
unary operation
U
عملیات محاسبه روی یک عملوند مثل عمل منط قی NOT
external operation
U
عملیات خارج از مملکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com