Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
floating point constant
U
ثابت ممیز شناور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating point
U
با ممیز شناور
floating point
U
ممیز شناور
floating point
U
ممیز شناور
[ریاضی]
floating point number
U
عدد با ممیز شناور
floating point operation
U
عملیات ممیز شناور
floating point representation
U
نمایش با ممیز شناور
floating point rutine
U
روال ممیز شناور
floating point arithmetic
U
حساب ممیز شناور
floating point number
U
اعداد ممیز شناور
[ریاضی]
floating point operation
U
عملکردبا ممیز شناور
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
floating point calculation
U
محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point notation
U
نشان گذاری با ممیز شناور
boiling point elevation constant
U
ثابت صعود نقطه جوش
floating
U
اضافی
floating
U
سیال مواج
floating
U
متحرک
floating
U
متغیر
floating
U
شناور
floating
U
فاقدوسیله اتصال
floating
U
مواج
floating
U
متحرک برروی اب
floating
U
جابجا شده
floating
U
شناوری
floating
U
لیسه کردن
floating
U
صاف کردن
floating
U
نوک پرواز کننده
floating
U
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating
U
پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating
U
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating
U
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating
U
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating
U
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating
U
علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating
U
عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating
U
غوطه ور
floating
U
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating dock
U
حوض شناور
floating drydock
U
حوضچه شناور خشک
floating aquatics
U
ابزیان شناور
floating population
U
جمعیتشناور
floating light
U
کشتی فانوس دار
floating kidney
U
کلیه متحرک
floating island
U
جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
floating harbour
U
لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating gyro
U
ژایرو شناور
floating grid
U
شبکه شناور
floating fundation
U
پی شناور
floating fender
U
زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating dock
U
حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating debt
U
بدهی متغیر
floating audress
U
نشانی شناور
floating axle
U
محور نوسان
floating base
U
پایگاه شناور دریایی
floating base
U
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating battery
U
باتری ذخیره
floating bridge
U
پل شناور
floating bridge
U
پل متحرک موقتی
floating capital
U
سرمایه متحرک
floating cargo
U
باری که دردریا است
floating cargo
U
باری که باکشتی حمل میشود
floating charactep
U
دخشه شناور
floating crane
U
جرثقیل متحرک
floating light
U
انبان شناورچراغ دار
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating voter
U
فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating policy
U
بیمه نامه متغیر
floating rates
U
نرخهای بارهای دریایی
floating reamer
U
برقو یا جدار تراش متحرک
floating reserve
U
احتیاط سیال
floating reserve
U
نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating reticle
U
عدسی مواج
floating reticle
U
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
floating ribs
U
دندههای ازاد
floating screed
U
شمشه گچی
floating tool
U
ابزار متحرک
floating trade
U
تجارت دریایی
floating bearing
U
یاطاقان نوسان دار
floating head
U
تیغهمسطح
floating lines
U
خطوط مواج عکس هوایی
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating mastic
U
ملاط قیری
floating mine
U
مین شناور
floating mine
U
مین سطحی
to stay floating
U
معلق ماندن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
floating sleeve
U
آستینبلندآزاد
floating roof
U
سقفشناور
floating rib (2)
U
دندهآزادجناقسینه
floating exchange rate
U
نرخ متغیرارز
floating-roof tank
U
مخزنسقفشناور
floating exchange rate
U
نرخ شناور ارز
free floating anxiety
U
اضطراب فراگیر
floating tool holder
U
ابزارگیر متحرک
floating rate of exchange
U
نرخ شناور ارز
floating pontoon bridge
U
پل پونتون
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
constant
U
سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant
U
مداوم
constant
U
عدد ثابت
constant
U
ثابت
constant
U
دائمی
constant
U
وفادار
constant
U
باثبات استوار
constant
U
ثابت قدم
constant
U
پایدار
constant
U
ثابت دایمی
constant
U
مقدار ثابت
constant
U
فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant
U
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant
U
کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant
U
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
constant
U
همیشگی
constant
U
پایا
constant
U
دادهای که مقدارش ثابت است
cosmological constant
U
ثابت کیهان شناختی
constant voltage
U
فشار الکتریکی ثابت
constant voltage
U
ولتاژ ثابت
calibration constant
U
ثابت درجه بندی
constant speed
U
سرعت ثابت
planck's constant
U
کوانتوم کنش
coupling constant
U
ثابت جفت شدن
weiss constant
U
ثابت وایس
cryoscopic constant
U
ثابت انجماد سنجی
planck's constant
U
ثابت پلانک
curie constant
U
ثابت کوری
lattice constant
U
ثابت شبکه
madelung constant
U
ثابت مادلونگ
magnetic constant
U
پرمئابیلیته ی در خلاء
magnetic constant
U
ثابت مغناطیسی
multiplying constant
U
مضرب ثابت
physical constant
U
ثابتهای فیزیکی
overall formation constant
U
ثابت تشکیل کلی
constant factors
U
عوامل ثابت
constant luminance
U
روشنایی ثابت
constant of motion
U
ثابت حرکت
constant of the cone
U
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant potential
U
اختلاف پتانسیل ثابت
constant power
U
توان دائمی
constant pressure
U
فشار ثابت
constant error
U
خطای ثابت
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
numeric constant
U
ثابت عددی
newton constant
U
ثابت نیوتون
constant capital
U
سرمایه ثابت
constant cost
U
قیمت ثابت
constant cost
U
هزینه ثابت معادل cost fixed
constant current
U
شدت ثابت
constant power
U
توان ثابت
constant current
U
جریان دائم
constant return
U
بازده ثابت
velocity constant
U
ضریب سرعت
velocity constant
U
ثابت سرعت
shielding constant
U
ثابت حفافتی
screening constant
U
ثابت پوشش
gas constant
U
ثابت گازها
gas constant
U
ثابت گاز
rydberg constant
U
ثابت ریدبرگ
gravitational constant
U
ثابت جاذبه
hubble constant
U
ثابت هابل
frequency constant
U
ثابت فرکانس
formation constant
U
ثابت تشکیل
spring constant
U
ضریب فنریت
stability constant
U
ثابت پایداری
stefan's constant
U
ثابت استفان
figurative constant
U
ثابت تلویحی
field constant
U
ثابت میدان
gravitational constant
U
ثابت گرانش
real constant
U
ثابت حقیقی
rate constant
U
ثابت سرعت
ebullioscopy constant
U
ثابت غلیان نمایی
dissociation constant
U
ثابت تفکیک
disintegration constant
U
ثابت تلاشی
dielectric constant
U
ثابت دی الکتریک
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
decay constant
U
ثابت تباهی
electric constant
U
ثابت الکتریکی
inertia constant
U
ثابت اینرسی
proportionality constant
U
ثابت تناسب
propagation constant
U
ثابت انتشار
instability constant
U
ثابت ناپایداری
time constant
U
ثابت زمانی
force constant
U
ثابت نیرو
equilibrium constant
U
ثابت تعادل
ionization constant
U
ثابت یون
solar constant
U
ثابت خورشیدی
boltzmann constant
U
ثابت بولتزمان
Napier's constant
U
عدد
[ ایی ]
[حرف لاتین]
[ریاضی]
physical constant
U
ثابت فیزیکی
[فیزیک]
boltzmann constant
U
ثابت بولتزمن
attenuation constant
U
ثابت تضعیف
absorption constant
U
ضریب جذب
Napier's constant
U
عدد نپر
[ریاضی]
Constant of integration
U
ثابت انتگرال گیری
[ریاضی]
A constant guest is never welcome .
<proverb>
U
به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
constant speed drive
U
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
constant speed motor
U
موتور با سرعت ثابت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com