English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
float well U چاه شناور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
float U جسم شناور بر روی اب سوهان پهن
float U بستنی مخلوط با شربت وغیره
float U شناور شدن شناور بودن
float U شناور ساختن روی اب ایستادن
float U سوهان زدن
float U شناور
float U شناور شدن
float U غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float U هاله
float U ماله چهارسو
float U چوب پنبه
float U ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
float U شناور ساختن در هوا معلق بودن
float U روی اب نگهداشتن شناور
float U تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float U اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float U شناور بودن
milk float U عرابه یا چرخ شیر فروشی
back float U شناور شدن روی اب
carburetor float U شناور کاربراتور
life float U قایق نجات
deadman's float U شناور بودن با دستهای باز
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
float board U پره
float bridge U پل شناور
float factor U ضریب شناوری
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
float gauging U اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
float guage U اشل شناور
float into position U شناور شدن
float into position U غوطه ور شدن
float light U منور
float stone U سنگ سایش
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
float test U ازمون شناور
float type carburator U کاربوراتور غواصکی
float valve U دریچه شناور
free float U فرجه ازاد
free float U مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
jelly fish float U شناور شدن در اب با دست وپای دراز
maintenance float U شارژ انبار سیال
maintenance float U شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
on the float U شناور
prone float U روی شکم با دستهای کشیده
rod float U تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
float clamp U گیرهشناور
tank gauge float U درجهشناورتانکر
to float with the current <idiom> U با جریان آب رفتن [اصطلاح مجازی]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com