Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
flash card
U
ورقه تمرین بصری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flash
U
تاباندن
flash
U
فلاش
flash
U
درخش
flash
U
تابش انی
flash
U
حافظه غیر فرار مشابه EEPROM که با بلاکهای داده کار میکند و نه بیتها که معمولاگ در درایور دیسک به کار می رود
flash
U
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash
U
معدن موازی سریع A/D.
flash
U
شدت حرف که روشن و خاموش شود
flash
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flash
U
فلاش عکاسی
flash
U
برق زدن ناگهان شعله ور شدن
flash
U
تشعشع
flash
U
تلالو تاباندن
flash
U
لحظه
flash
U
روشنایی مختصر
flash
U
برق
flash
U
نور برق دهانه توپ یا تفنگ
flash
U
درخشیدن
flash
U
برق زدن
flash
U
زودگذشتن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
بروز ناگهانی جلوه
flash
U
یک ان
in a flash
U
درانی
in a flash
U
بیک چشم برهم زدن
flash
U
پیام انی یا برق اسا
flash color
U
رنگ مبنا
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
flash blindness
U
کوری حاصله از نگاه کردن به برق ترکش اتمی
electronic flash
U
فلاش الکترونی
flash in the pan
U
جوشش انی وبی نتیجه
flash color
U
رنگ اصلی
flash in the pan
U
کوشش بیهوده
flash color
U
زمینه
flash house
U
دزدخانه جنده خانه
flash house
U
جایگاه دزدان
flash fuze
U
ماسوره الکتریکی یا جرقهای
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
flash hook
U
قلاب گوشت
flash burn
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash burns
U
سوختگی حاصله از برق ترکش اتمی
flash fly
U
مگس وحشراتی که گوشت میخورند
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
flash message
U
پیام برق اسا
flash weld
U
جوش شعلهای
flash reducer
U
کم کننده شعله باروت
flash reducer
U
کم کننده برق دهانه توپ
flash report
U
گزارش انی
flash report
U
گزارش برق اسا
flash signal
U
علامت فلاش
flash signal
U
سیگنال فلاش
flash suppressor
U
شعله پوش
flash suppressor
U
خنثی کننده شعله دهانه توپ
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
helium flash
U
جرقه هلیومی
light flash
U
فلاش نور
flash hider
U
مخفیکنندهنوردهانهنفنگ
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
x ray flash
U
فلاش رونتگن
flash in the pan
<idiom>
U
ابتدا عالی وبعد خراب شدن ،شکست خوردن
flash ranging
U
مسافت یابی نوری
flash floods
U
سیل برق اسا
flash lamp
U
لامپ پر نور عکاسی
flash light
U
نور برق
flash message
U
پیام انی
flash photography
U
عکاسی شب بابرق
flash flood
U
سیل برق اسا
flash photolysis
U
نورکافت درخشی
flash point
U
نقطه اشتعال
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
flash point
U
نقطه احتراق
flash light
U
چراغ قوه
flash butt welding
U
جوشکاری لب به لب
flash to bang time
U
فاصله زمانی بین نور و صدای گلوله
flash to bang time
U
زمان بین دیدن برق دهانه توپ تا شنیدن صدای انفجارگلوله
flash ranging location
U
تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
flash point tester
U
ازمایش کننده نقطه اشتعال
card
U
برگه
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card
U
پنبه زنی
card
U
ورق بازی کردن
card
U
ماشین پرداخت پارچه
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
card
U
مقوا
card
U
کارت
card
U
ورق بازی گنجفه
card
U
کارت ویزیت بلیط
card
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card
U
یک کارت پانچ
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
U
مین فلز برای تختههای مدار
card
U
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
U
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card
U
ورق
ID card
U
شناسنامه
card
U
برگ
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
ID card
U
کارت شناسایی
greetings card
U
کارتتبریک
card-index
U
رجوع شود به file card
card-indexes
U
رجوع شود به file card
playing card
U
ورق بازی , برگ
card-carrying
U
واقعی
ibm card
U
کارت 08 ستونی
green card
U
کارت سبز
identification card
U
کارت شناسایی
card-carrying
U
دو آتشه
card-carrying
U
عضو رسمی
ledger card
U
کارت معین
key card
U
کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
key card
U
کارت کلید کامپیوتر
job card
U
کارت برنامه
job card
U
کارت کار
interface card
U
کارت رابط
input card
U
کارت ورودی
inlay card
U
کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
card support
U
حافظورق
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
high card
U
کارتبالا
vaccination card
U
دفترچه مایه کوبی
to get
[be given]
your card
[British E]
<idiom>
U
برگه اخراج از شغل را گرفتن
[اصطلاح روزمره]
hollerith card
U
کارت هالریت
card-cut
U
[برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
trump card
<idiom>
U
استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
card up one's sleeve
<idiom>
U
برای روز مبادا نگهداشتن
He is a loose card .
U
خیلی ول است
vaccination card
U
دفترچه واکسیناسیون
index card
U
کارتشاخص - کارت Index
To play ones last card
U
آخرین تیر ترکش رارها کردن
cheque card
U
کارتشناساییمخصوصدریافتچک
cash card
U
کارتمخصوصگرفتنپول
card vote
U
کنارهگیریبهنفعکسی
boarding card
U
کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
card sharp
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
tape to card
U
از نوار به کارت
summary card
U
کارت خلاصه
stub card
U
ته کارت
storm card
U
طوفان نمای دریایی
card sharps
U
برگزن
smart card
U
کارت هوشمند
safety card
U
کارت تامین اتشبار
safety card
U
کارت تامین جنگ افزار
card sharps
U
قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
to palm a card
U
برگی را در دست غیباندن
to play one's card well
U
از فرصت خود استفاده کامل کردن
yello card
U
اخطار
yello card
U
کارت زرد
card sharp
U
برگزن
we left a card on him
U
کارتی در خانه اش گذاشتیم
visting card
U
کارت ویزیت
visiting card
U
کارت اسم درفرانسه
visiting card
U
کارت ویزیت
trailer card
U
کارت پشت بند
red card
U
علامت اخراج اخراج بازیگر
red card
U
کارت قرمز
range card
U
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
post card
U
کارت پستال
playind card
U
ورق گنجفه
paper card
U
کارت کاغذی
magnetic card
U
کارت مغناطیسی
logic card
U
کارت منطقی
time card
U
کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
punch card
U
برگ منگنه
punch card
U
کارت منگنه
range card
U
کارت برد
ram card
U
RAکارت
race card
U
برنامه اسب دوانی
card-carrying
U
دارای کارت عضویت
punched card
U
کارت منگنه
punched card
U
کارت پانچ شده
punched card
U
کارت منگنه شده
punched card
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
letter card
U
کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
compass card
U
صفحه قطبنما
card sorter
U
دستگاه مرتب کننده کارت
card sorter
U
دستگاه کارت جورکن
card row
U
سطر کارت
card reproducer
U
تولیدکننده دوباره کارت
card reader
U
کارت خوان
card rack
U
جای کارت
card rack
U
طاقچه کارت
card punch
U
دستگاه کارت منگنه
card cage
U
محفظه کارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com