English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
final test U ازمایش نهائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
final U مسابقه نهایی
final U نهائی
final U غایی
final U قاطع
final U غایی قطعی
final U پایانی
final U اخرین
final U فینال
final U نهایی
final value U ارزش نهایی
final U رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final U قطعی
final U تهایی
final set U حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
final result U نتیجه نهایی
final report U گزارش نهایی
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
to have the final [last] word <idiom> U حرف خود را به کرسی نشاندن
final measurement U اندازه گیری نهایی
final price U اخرین قیمت
final process U دستور اجرای حکم
final state U حالت پایانی
semi-final U مسابقات نیم پایانی
Cup Final U بازیفینال
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . U همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
quarter final U یک چهارم نهایی
semi-final U نیمه نهایی
Is that your final word ? U همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
final velocity U سرعت نهایی
final term U جمله نهایی
final temperature U درجه حرارت نهایی
final shaving U پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
semi-final U نیم پایانی
final price U قیمت نهائی
final diameter U قطر نهایی
final act U قطعنامه
final act U سند نهایی
final destination U مقصد نهایی
final demand U تقاضای نهائی
final decision U رای قطعی و نهایی
final cut U برش نهایی
final cinditions U شرایط فینال
final cinditions U شرایط پایانی
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
final approach U مسیر نهایی فرود
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
final assembly U مونتاژ نهایی
final assembly U نصب نهایی
final award U رای قطعی
final whistle U سوت پایان [ورزش]
final judgement U حکم نهایی
quarter-final U یک چهارم نهایی
final invoice U صورت حساب نهایی
final instrument U معادل act final
final payment U پرداخت نهایی
final position U وضعیت نهایی
final heading U سمت پرواز یا حرکت نهایی
final heading U مسیر پرواز نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
final goods U کالا برای مصرف نهائی
final drive U محرکه محور عقب
final drive U چرخ گرداننده نهایی شنی
final goods U کالای نهائی
final drive U گرداننده نهایی
final payment U پراخت نهائی
The judge will have the final say on the matter. U قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
and that is flat(final)!No arguments! U چون وچراهم ندارد !
final awards judgements U احکام قطعی
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
final setting time U مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
full and final settlement U تسویه تمام و کمال
final coordination line U اخرین خط هماهنگیها
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
final boiling point U نقطه جوش پایانی
final bomb release line U اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable. U بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
test course U مسافت ازمایش
x o test U ازمون ضربدر و دایره
test U تست کردن ازمایش
u test U ازمون یو
self test U خودازمایی
self test U ازمایش خودکار
f test U ازمون اف
test value U نمره ازمون
t test U ازمون تی
z test U ازمون " زی "
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test U اختیار
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test U عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test U آزمون
test U آزمایش
test U امتحان
test U تست
to do a test U امتحان کتبی نوشتن
test U تست
test U امتحان
test U ازمودن کردن
test U محک زدن
test U معیار
test U محک
test U امتحان کردن
test U ازمایش کردن امتحان
test U معاینه کردن
test U ازمایش کردن
test U امتحان محک
test U شهادت گواهی بازرسی کردن
load test U ازمون بار گذاری
load test U ازمایش با بار خارجی
literacy test U ازمون سواد
random test U ازمایش نامنظم
life test U ازمون حیات
saliva test U ازمایش بزاق دهان اسب
nonlanguage test U ازمون غیر کلامی
one sided test U ازمون یکسویه
spinning test U تست ویژگیهای چرخش هواپیما
sorting test U ازمون دسته بندی
matching test U ازمون همتایابی
lucas test U ازمایش لوکاس
opposites test U ازمون کلمات متضاد
oral test U ازمون شفاهی
ordering test U ازمون رده بندی
oseretsky test U ازمون اوزرتسکی
performance test U ازمون عملکردی
performance test U ازمون عملی
personality test U ازمون شخصیت
post test U پس ازمون
power test U ازمون قدرت
preliminary test U ازمایش مقدماتی
proverbs test U ازمون ضرب المثلها
one tailed test U ازمون یک دامنه
omnibus test U ازمون مختلط
matching test U ازمون جور کردن
mental test U ازمون روانی
marginal test U ازمون مرزی
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
psychological test U ازمون روانی
mosaic test U ازمون موزائیکها
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
non destructive test U ازمایش بدون خرابی
manikin test U ازمون ادمک سازی
nonverbal test U ازمون غیرکلامی
objective test U ازمون عینی
occupational test U ازمون شغلی
puncture test U ازمایش قدرت نارسانایی
put to test U ازمودن
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
low test U دارای خاصیت فراری
self administering test U خودازما
loop test U ازمایش با حلقه وارلی
load test U ازمایش بار
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
shear test U ازمایش برشی
shearing test U ازمون برشی
shop test U ازمایش کارگاهی
sign test U ازمون علامتها
similarities test U ازمون شباهتها
slump test U ازمایش فرو نشستن
sampling test U ازمون نمونهای
rorschach test U ازمون رورشاخ
put to test U امتحان کردن
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
rattler test U ازمایش تردی
reasoning test U ازمون استدلال
recall test U ازمون یاداوری
recognition test U ازمون بازشناسی
low test U اندک
repeated test U ازمون دوباره
rivet test U ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
smoke test U بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
spiral test U ازمون مارپیچ
test protectors U بازرس ازمایشات کارایی شغلی
test specimen U نمونه ی ازمایش
test town U شهر مورد ازمایش
test town U شهرمورد نمونه گیری
test validity U اعتبار ازمون
test wise U ازمون اشنا
to put to the test U ازمودن
to put to the test U محک زدن
tollen's test U ازمون تولن
torsion test U ازمایش پیچش
triaxial test U ازمون سه اسهای
triaxial test U ازمایش سه بعدی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
test sophistication U کارکشتگی در ازمونها
test protectors U نافر ازمایشات
test reliability U پایایی ازمون
test room U ازمایشگاه
test room U اطاق ازمایش
test routine U روال ازماینده
test run U اجرای ازماینده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com