English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
filter insert U دریچه یا مدخل صافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insert U تعبیه کردن
insert U جاسازی
insert U تعبیه
insert U گذاشتن جاسازی کردن
insert U جادادن
insert U داخل کردن در میان گذاشتن
insert U جا دادن
insert U در جوف چیزی گذاردن
insert U الحاق کردن
insert U درج کردن
insert U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert U مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
insert U قرار دادن چیزی در چیزی
insert U [قرار دادن پود میان تار]
insert U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
insert U درج
insert key U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert mode U حالت درج
insert mode U حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
to insert a letter in a word U حرفی را در میان واژهای جادادن
valve seat insert U مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
To insert the key in the lock. U کلید را به قفل زدن
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
l filter U فیلتر سلفی
filter U حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter U صافی
filter U صافیدن
filter U فیلتر
filter U صاف کردن نور
filter U صاف کردن
filter U پالودن
filter U چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter U پالودن صاف کردن
filter U تصفیه کردن
filter U اب صاف کردن
filter U پالونه
filter U صافی پالایه
filter U پالایه
filter U فیلتر صافی
filter U انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter U انتخاب کلمه چند بیتی
filter U صاف کردن یا شدن
filter U توری
interference filter U صافی تداخل
integrating filter U صافی جمع کننده
line filter U صافی شبکه
gravel filter U صافی شنی
fuel filter U صافی بنزین
filter flask U بالن صافی
filter element U المنت فیلتر
filter disk U قرص صافی
filter disc U قرص صافی
filter layer U لایه صافی
filter layer U لایه پالایش
frequency filter U صافی فرکانس
fuel filter U صافی سوخت
light filter U صافی نور
scratch filter U صافی پیکاپ
suction filter U صافی مکنده
water filter U صافی اب
wet filter U فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
interference filter U صافی پارازیت
air filter U فیلترهوا
colour filter U فیلتررنگ
filter cover U پوششفیلتر
quadrature filter U مدار تربیعی
porous filter U صافی متخلخل
line filter U صافی همهمه
line filter U صافی خط
noise filter U صافی همهمه
nominal filter U صافی میکرونی
nominal filter U صافی به اندازه عبور معین
oil filter U صافی روغن
petrol filter U صافی بنزین
polarizing filter U صافی قطبی
lint filter U فیلترتهلگن
filter curve U منحنی صافی
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
filter network U شبکه ی صافی
filter packing U پوشش صافی
filter packing U لایی صافی
filter paper U کاغذ صافی
crystal filter U صافی بلورین
filter press U صافی فشاری
electric filter U صافی الکتریکی
filter tipped U سیگار دارای فیلتر
acoustic filter U صافی صوتی
absorbent filter U صافی جذب
bandpass filter U فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
absolute filter U صافی صد در صد
cuno filter U نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
filter-tipped U سیگار دارای فیلتر
differentiating filter U صافی ممیز
absolute filter U صافی میکرونی صافی میکروسکپی
filter stick U لوله صافی دار
filter add U کمک صافی
filter chock U چوک صافی
filter characteristic U مشخصه صافی
filter tip U فیلتر سیگار
filter tip U سیگار فیلتردار
filter command U فرمان FILTER
filter center U مرکزتوزیع اطلاعات
filter condenser U خازن صافی
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
filter capacitor U خازن صافی
filter crystal U کریستال صافی
filter tips U فیلتر سیگار
filter tips U سیگار فیلتردار
filter blocks U اجر توخالی
filter bed U صافی شنی
filter bed U صافی اب
filter circuit U مدار صافی
air-cleaner filter U هواکشتصفیههوا
high pass filter U صافی بالا گذر
colour selection filter U فیلترجداکنندهرنگ
red safelight filter U فیلتراشعهمفیدقرمز
band pass filter U فیلتر میانگذر
low pass filter U صافی پایین گذر
impedance transforming filter U صافی تبدیل امپدانس
narrow band filter U صافی فلزات باریک
fluted filter paper U کاغذ صافی چین دار
capacitor intel filter U شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
power line filter U صافی جریان برق
power line filter U یکنواخت کننده برق
low frequency filter U صافی فرکانس پایین
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
flexible oil filter line U لوله صافی روغن
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
automatic filter coffee maker U صافیقهوهجوشاتوماتیک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com