English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feeder output tray U سینیخروجیتغذیهکننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tray U سینی
in tray U جائیکهنامههاواسنادرسیدهرادرآنمیگذارند
out tray U سبدمخصوصنامههاواسناددردفاتر
tray U حمام
tray U جعبه دو خانه
tray U طبق
tea tray U سینی چای
tea tray U سینی قهوه
diskette tray U سینی دیسکت
de aerator tray U سینی هواگیری
cosmetic tray U آینهیآرایشی
desk tray U جاکاغذیرومیزی
egg tray U جایتخممرغ
breechblock tray U سینی کولاس
paper tray U سبدمخصوصکاغذ
storage tray U سینیذخیره
ash tray U زیرسیگاری
bubble tray U بشقابک حباب
loading tray U سینی پر کن گلوله
payout tray U سینیپرداخت
spray tray U تله افشانک
spanning tray U سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
pipet tray rack U جا پی پتی
ice cube tray U جاییخقالبی
bubble tray column U ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
feeder U کانالی که سیگنالها را از یک نقط ه به نقط ه دیگر می برد
feeder U مکانیزمی که به طور خودکار کاغذ درون چاپگر می گذارد
feeder U ریزابه
feeder U خط تغذیه
feeder U گوی رسان
feeder U توپ رسان
self feeder U ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
feeder U پیش اهنگ
feeder U سیم تغذیه
feeder U ناودان
feeder U سوخت رسان
feeder U رود فرعی بطری پستانک دار
feeder U چارپایان پرواری
feeder U خورنده چرنده
feeder U خوراک دهنده
feeder U غذا دهنده
feeder U دیده بان
feeder vessel U کشتی سوخت رسان
negative feeder U سیم تغذیه منفی
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
yarn feeder U نگهدارندهنخ
feeder panel U تابلوی تغذیه
catch feeder U جوی ابیاری
feeder canal U نهر رابط
feeder report U گزارشات بعدی
bypass feeder U کاهوپیچ
lighting feeder U تهیه روشنایی
sheet feeder U تغذیه کننده ورق کاغذ
feeder report U گزارشات تکمیلی
sheet feeder U جلوبرنده ورق
catch feeder U مادی
feeder lane U گلوگاهاصلی
feeder canal U کانال تغذیه
positive feeder U سیم تغذیه مثبت
ingot feeder head U مخزن کمکی تغذیه شمش
cut sheet feeder U تغذیه کننده کاغذ مجزا
output U تولید
output U کارکرد فرفیت
output U برونداد
output U تولیدی
output U برون گذاشت برونگذار
output U برون ده
output U بازده
output U خروجی
output U برونداد محصول
output U محصول
output U ستانده
output U انرژی خروجی
output U برون داد
output U بازداده
output U عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output U 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output U مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output U وسیلهای که
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
output U ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output U برونداد بروندهی
output U بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output U داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output device U دستگاه خروجی
output control U تنظیم انرژی خروجی
output circuit U مدار خروجی لامپ الکترونی
output electrode U الکترد خروجی
output equipment U تجهیزات خروجی
output impedance U ناگذرایی خروجی
output impedance U امپدانس خروجی
output listing U سیاهه خروجی
output media U رسانه خروجی
output meter U سنجه انرژی خروجی
output pentode U لامپ پنج قطبی خروجی
output per head U تولید سرانه
output channel U کانال خروجی
output channel U مجرای خروجی
output area U خروجی
output amplifier U تقویت کننده خروجی
optimum output U تولید مطلوب
optimum output U تولید بهینه
output area U ناحیه خروجی
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output bound U کران خروجی
output box U جعبه فیوز
output buffer U میانگیر خروجی
net output U تولید خالص
output area U ناحیه
output capacitance U فرفیت خروجی
output per head U بازده سرانه
output power U توان خروجی
output process U فرایند خروجی
peak output U حداکثر تولید
potential output U تولید بالقوه
power output U توان خروجی
rate of output U نرخ تولید
rate of output U میزان تولید
rated output U توان نامی
reactor output U توان راکتور
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
tatal output U خروجی کل
output monitor U صفحهنمایشگرخارجی
output jack U جکخروجی
voice output U خروجی صوتی
voice output U خروجی به صورت صدا
output devices U شیوههایتولید
output voltage U ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output voltage U ولتاژ خروجی
output rate U نرخ تولید
output resonator U همنواگر جعبهای خروجی
output routine U روال خروجی
output shaft U محور خروجی
output speed U سرعت خروجی
output stage U مرحله خروجی
output state U حالت خروجی
output stream U مسیل خروجی
output stream U نهر خروجی
output transformer U مبدل خروجی
output triode U لامپ تریود خروجی
output tube U لامپ خروجی
output unite U واحد خروجی
output variability U تغییرات تولید
per capita output U تولید سرانه
effective output U خروجی موثر
aggregate output U تولید کل
actual output U بازداده فعال
actual output U دبی موثر
cardiac output U بازده قلبی
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output U بررسی
input/output U مدیریت و کنترل میکند
input/output U وسیله جانبی
total output U تولید کل
average output U محصول متوسط
battery output U توان برونداد باطری
effective output U بازداده موثر
generator output U قدرت مولد
graphic output U خروجی گرافیکی
effective output U دبی موثر
increase of output U افزایش توان
cardiac output U برونده قلبی
input output U ورودی خروجی
best profit output U profit best
output data U داده خروجی
best profit output U محصول در بیشترین مقدارسود
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
light output U خروجی نور
maximum output U خروجی حداکثر
marginal output U تولید نهائی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
monopoly output U تولید انحصاری
motor output U قدرت خروجی موتور
motor output U توان موتور
national output U تولید ملی
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
capital output ratio U نسبت سرمایه به تولید
capital output ratio U ضریب سرمایه گذاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com