English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
federal privacy act U قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
privacy U خلوت
to i. upon any one's privacy U مخل تنهایی و اسایش کسی شدن
privacy U پوشیدگی
privacy U حق یک شخص برای کسترش دادن یا محدود کردن دستیابی به داده مربوط به خودش
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
privacy U قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
privacy U جداسازی مبادله پیام برای تامین
privacy U استقلال پیام
privacy U حریم
privacy U اختفاء
privacy U پوشیدگی پنهانی
privacy U تنهایی
privacy act of قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
data privacy U محرمانه بودن داده ها
to live in privacy U تنهازیستن
to disturb any one's privacy U کسیرا تنها یا اسوده نگذاشتن مخل اسایش کسی شدن
pretty good privacy U یات پرداخت در اینترنت به کار می رود
privacy between husband and wife U خلوت بین زن و شوهر
federal U متحد
federal U اتحاد
federal U پیمانی
federal U اتفاق
federal U اتحادی
federal U ائتلافی
federal U فدرال
federal state U دولت متحده یا دولت اتحادی
federal government U دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
federal government U حکومت متحده
Federal style U سبک معماری فدرال
federal council U مجلس متحده
federal authorities U قدرت دولت متحده
federal banks U بانکهای فدرال
federal constitution U قانون اساسی دولت متحده
federal council U مجلس دولت متحده
Federal Attorney General U وزیر دادگستری فدرال
Federal Prosecutor General U دادستان کل
Federal Prosecutor General U وزیر دادگستری فدرال
Federal Attorney General U دادستان کل
federal stock number U شماره فنی فدرال
active federal service U خدمت کادر
federal bureau of investigation U I.B.F
active federal service U قسمت کادر
federal reserve bank U بانک فدرال رزرو
federal reserve system U نظام فدرال رزرو
federal reserve system U سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system U سیستمی که به موجب ان
federal reserve system U ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
national [state, federal state] <adj.> U دولتی
national [state, federal state] <adj.> U حکومتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com