English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fanned U باد بزن
fanned U پروانه
fanned U بادزن
fanned U پنکه تماشاچی ورزش دوست
fanned U بادزدن
fanned U وزیدن بر
fanned U بادبزن
fanned U پوشاندن پوشش کردن
fanned U پنکه
fanned U ملخ
fanned U فن
fanned U تماشاگر
fanned U پروانه اتومبیل
fanned U بادبزن ونتیلاتور
fanned U بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
fanned U بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
fanned U کابلی که لبههای مجزا را پشتیبانی میکند
fanned U 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com