English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fanfold form U ورقه با تای بادبزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
fanfold U روش تا کردن یک صفحه کاغذ
fanfold paper U کاغذ با تای به شکل بادبزن
fanfold paper U کاغذ تاشو
form U ایجاد یک شکل
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
form U 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form U یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form U حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form U یات مربوطه را وارد میکند
form U وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form U کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form U ساخت
form U ورقه
re form U دوباره درست کردن
out of form U بدحالت
three form U فرم تریو
out of form U غیراماده
in form U اماده
in form U خوش حالت
form U شکل دادن
form U نظم فرم
form U طرز ورفتار
form U نوع
form U بشکل دراوردن
form U تشکیل دادن ساختن
form U تصویر وجه
form U سابقه فعالیت اسب
form U طریقه
form U فرم
form U برگه ورقه
form U شکل
form U ریخت
form U ترکیب
form U روش
form U قالب کردن
form U پروردن
form U شکل گرفتن سرشتن
form U قسم
form U امادگی
form U شکل قالب
form U فراگرفتن
form U صورت دیس
form U تشکیل دادن
form U صورت
proposal form U فرم درخواست بیمه
pyranose form U شکل پیرانوزی
quadratic form U شکل درجه دوم
quadratic form U معادله درجه دوم
reduced form U فرم تعدیل شده
reduced form U فرم تقلیل یافته
resonance form U شکل رزونانسی
sentential form U صورت جملهای
radial form U شکل ستارهای
proposal form U فرم پیشنهاد
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
in a tabular form U بشکل جدول یافهرست
in binding form U به وجه ملزم
in due form U بطرز شایسته
matter and form U جوهر و عرض
meso form U شکل مزو
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
normal form U صورت عادی
normal form U صورت هنجار
normalized form U صورت هنجار
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
in a topic form U بصورت عنوان
pausal form U دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
gauche form U شکل کج
sight form U نمونه رصد
to form a plot U اسباب چینی کردن
to form into groups U گروه بندی کردن
to form into groups U دسته بندی کردن
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to melted in to another form U بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to set a form U فرم بستن
tooth form U شکل دندانه
true form U فرم واقعی
turnaround form U شکل برگشت
wave form U شکل موج
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
Form without substance . U صورت بدون معنی
registration form U فرم ثبت نام
eye-form U [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
to form a plot U توط ئه دیدن
to form a notion U اندیشه کردن خیال بستن
to form a notion U تصور کردن
sliding form U قالب بندی کشویی
slip form U قالب لغزنده
solemn form U طریقه رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
staggered form U شکل نامتقابل
standard form U صورت متعارف
structural form U شکل بنیانی
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
substance and form U جوهروعرض
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
tendering form U ورقه پیشنهاد
tendering form U برگ پیشنهاد برگ درخواست
the precatory form U صیغه تمنی یا در خواست
to form a habit U عادتی پیداکردن
to form a habit U تشکیل عادت دادن
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
form letter U فرم نامه
complement form U فرم متمم شکل متمم
continued form U دنباله
continuous form U ورقه پیوسته
form cutter U دستگاه فرز پروفیل
die form U فشردن
die form U شکل دادن حدیدهای
eclipsed form U شکل متقابل
end of form U انتهای ورقه
endless form U ورقه بی انتها
erythro form U شکل اریترو
executable form U برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
executable form U شکل قابل اجرا
executable form U فرم قابل اجرا
field form U نمودار میدان
complement form U صورت متمم
complement form U صورت متممی
form letters U فرم نامه
life form U زی نمود
application form U برگ درخواست
boat form U شکل قایقی
boat form U قایقی شکل
canonical form U صورت متعارفی
canonical form U شکل رزونانسی
coding form U ورقه برنامه نویسی
coding form U فرم برنامه نویسی
coil form U مغزی پیچک
coil form U نوع بوبین
coil form U شکل بوبین
cold form U در حالت سرد شکل دادن
form alignment U هم ترازی ورقه
form block U بلوک فرمکاری
keto form U شکل کتو
form line U خط بین نقاط هم ارتفاع
form lining U پوشش قالب بندی
form mill U فرز کردن پروفیل
form utility U مطلوبیت شکلی
form utility U کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
form work U قالب بندی
form work U کاذب سازی
form work U کفراژ
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
furanose form U شکل فورانوزی
form line U خط متساوی البعد
form drag U مقاومت ناشی از شکل جسم
form feed U تغذیه کاغذ
form feed U خورش ورقه
form grind U سنگ زدن در مقطع طولی
form insulation U عایق کاری قالب
form factor U ضریب شکل
form determinant U تعیین کننده شکل
form drag U پسای شکل
free form defects U خالی از خطا
To form a queue. To line up. U صف بستن ( کشیدن )
FI'll in the job application form. U این برگ درخواست کاررا پرکنید
backus naur form U قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
atomic form factor U عامل شکل اتمی
atomic form factor U ضریب پراکندگی اتمی
free form defects U بی خطا
form room [British U کلاس درس
form wound coil U سیم پیچ قالبی
claim guarantee form U مطالبه پرداخت ضمانتنامه
twist boat form U شکل قایق تابدار
data entry form U فرم ورودی داده ها
form cutting tool U اسکنه
form cutting tool U قلم تراش
customs entry form U افهارنامه گمرکی
contract in set form U قرارداد تیپ
personalized form letter U فرم شخصی
form feed character U کاراکتر تغذیه فرم
form letter program U برنامه فرم نامه
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
skew boat form U شکل قایقی تابدار
biographical information blank form U فرم پر نشده بیوگرافی افراد
short form bill of exchange U بارنامه ملخص
minnesota paper form board U ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
Would you mind filling in this registration form? U آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
free form text chart U جدول نوشتاری بفرم ازاد
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
gas form natrural gas U بنزین از گاز طبیعی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com