English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fails U شکست خوردن
fails U رد شدن قصور ورزیدن
fails U عقیم ماندن ورشکستن
fails U وا ماندن
fails U درماندن
fails U مردود شدن
fails U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fails U رد شدن
fails U ورشکست شدن
fails U قصور کردن
fails U سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails U سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
fails U انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soft fails U فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com