English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expansion interface U تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
expansion interface U حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
interface U کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface U که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface U مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface U استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface U نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface U استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface U تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface U یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface U میانجی
interface U سطح مشترک
interface U دفتر مشترک قسمتها
interface U وجه مشترک
interface U پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface U مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface U واسط
interface U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface U وصل کردن از طریق رابط
interface U رابط
interface U فاصل
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface U واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface U مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
centronics interface U رابط موازی
centronics interface U واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
eia interface U یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
electrical interface U تداخل الکتریکی
communication interface U میانجی ارتباطی
standard interface U رابط استاندارد
serial interface U رابط سری
parallel interface U رابط موازی
standard interface U واسطه استاندارد
user interface U میانجی کمکی
interface card U کارت رابط
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
graphical user interface U واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
computer interface unit U وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
network interface card U کارت میانجی شبکه
MIDI interface card U کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
man machine interface U سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
system v interface definition U تعریف میانجی سیستم 5
apple desktop interface U رابط رومیزی اپل
general purpose interface U میانگیر همه منظوره
input output interface U میانگیر ورودی- خروجی
graphical user interface U میانجی نگارهای کاربر
human machine interface U حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
graphical user interface U استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
application program interface U میانجی یا رابط برنامه کاربردی
enhanced system device interface U میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
general purpose interface bus U مسیر میانگیر همه منظوره
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
small computer systems interface U واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
musical instrument digital interface U واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
fibre distributed data interface U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
expansion U گسترش توسعه
expansion U خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
expansion U وسعت
expansion U واتنش
expansion U بسط
expansion U توسعه گسترش دادن کشیدن
expansion U انبساط بسط
expansion U مین میکند
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
expansion U اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
expansion U افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
expansion U افزایش
expansion U گسترش انبساط
expansion U شکوفائی
expansion U گسترش
expansion U انبساط
expansion U توسعه
expansion U فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
expansion space U فضایانبساط
expansion tank U مخزنانبساط
path of expansion U مسیر گسترش
Taylor expansion U بسط تیلور [ریاضی]
laplace expansion U بسط لاپلاس
expansion diaphragm U دیاگرام انبساط
path of expansion U مسیر توسعه
thermal expansion U انبساط حرارتی
monetary expansion U توسعه پولی
monetary expansion U افزایش پول
vertical expansion U گسترش عمودی
polynomial expansion U بست چندجملهای
expansion chamber U دریچهانبساط
expansion slot U شکاف گسترشی
expansion connector U صفحهاتصال
macro expansion U بسط درشت دستور
heat expansion U انبساط حرارت
coefficient of expansion U ضریب گستردگی
expansion joint U درز گسترش درز گشایش
expansion joint U درز انبساط
expansion joint U اتصال چند قسمتی
expansion heat U گرمای واتنش
expansion heat U حرارت انبساط
expansion coefficient U ضریب انبساط
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
expansion bus U گذر گسترشی
expansion bolt U پیچ واشو
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
bank expansion U گسترش بانکی
binomial expansion U بسط دو جملهای
cubical expansion U انبساط حجمی
credit expansion U گسترش اعتبار
coefficient of expansion U ضریب انبساط
expansion joint U درز وارفت
expansion joint U درز انبساطی
expansion scab U ریشه
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
expansion table U میز کشابی
expansion table U میز کشویی
expansion team U تیم تازه وارد به لیگ
expansion theorem U قضیه بسطی
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
free expansion U انبساط ازاد
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
expansion rule U قاعده بسط
expansion path U مسیر گسترش
expansion rate U اهنگ انبساط
expansion loop U خم انبساط
expansion point U درز انبساط
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
expansion of universe U انبساط جهان
expansion orbit U مدار نشان
coefficient of thermal expansion U ضریب انبساط حرارتی
automatic volume expansion U گسترش خودکار صدا
multipe expansion of credit U استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
taylor series expansion U بسط سری تیلور
thermal coefficient of expansion U ضریب انبساط حرارتی
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com