English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expanded memory U حافظه گسترشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
enhanced expanded memory specification U مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
expanded memory system U دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
Other Matches
expanded U بسط یافته
expanded U منبسط شده
expanded U مبسوط
expanded metal U ورق اهن مشبک
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
expanded type U نوع گسترده
expanded scope U صفحه گسترده
expanded metal U تورسیمی
expanded , capacity U توسعه فرفیت
expanded , capacity U زیاد کردن گنجایش
expanded contrast U تنظیم کنتراست
expanded metal U جالی
expanded metal U رابیتس
expanded metal lath U مادهتوفالیمنبسطشده
to the memory of U به یادبود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
immediate memory U حافظه فوری
memory U حافظه
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
memory U خاطره
memory management U مدیریت حافظه
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
memory map U نقشه حافظه
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
rotating memory U حافظه چرخشی
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
remote memory U حافظه دور
memory location U محل حافظه
memory location U مکان حافظه
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
passive memory U حافظه منفعل
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
real memory U حافظه واقعی
one level memory U حافظه یک سطحی
memory mapping U نگاشت حافظه
memory moard U برد حافظه
memory word U کلمه حافظه
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory register U ثبات حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory protection U حفافت حافظه
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
optical memory U حافظه نوری
memory mapping U نقشه حافظه
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
memory map U نگاشت حافظه
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory module U واحد حافظه
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
within living memory U به یاد دارند
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
virtual memory U حافظه مجازی
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
memory button U دکمهحافظ
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
memory image U تصویر یاد
laser memory U حافظه لیزری
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
coordinate memory U حافظه مختصاتی
EDO memory U ذخیره کند
eidetic memory U یاد روشن
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
control memory U حافظه کنترلی
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
acoustic memory U حافظه صوتی
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
control memory U حافظه کنترل
constructive memory U حافظه سازا
commit to memory U حفظ کردن
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory U حافظه میانیگر
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
main memory U حافظه اصلی
memory drum U گردونه یاد
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
recent memory U حافظه نزدیک
memory address U ادرس حافظه
memory bank U بانک حافظه
memory address U نشانی حافظه
memory dependent U وابسته حافظه
memory cache U حافظه پنهان
memory cycle U چرخه حافظه
mass memory U حافظه انبوه
memory chip U تراشه حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory dump U روگرفت حافظه
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
memory illusion U خطای یاد
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory dependent U متکی به حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory allocation U اختصاص حافظه
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory resident program U برنامه مقیم در حافظه
memory address space U فضای نشانی حافظه
content addressable memory U محتوای حافظه ادرس پذیر
to refresh [jog] your memory U خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
memory addressing mode U باب ادرس دهی حافظه
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
Random-access memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U رم [علوم کامپیوتر]
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
memory data register U ثبات داده حافظه
direct memory access U دستیابی مستقیم به حافظه
magnetic disk memory U حافظه با دیسک مغناطیسی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com