English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exclamation mark علامت تعجب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exclamation U بانگ
exclamation U فریاد
exclamation U علامت تعجب حرف ندا
exclamation points U این علامت !
exclamation points U علامت تعجب
exclamation point U این علامت !
exclamation point U علامت تعجب
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark U علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark U سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark U علامت گذاری روی چیزی
mark U نشان
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U نشان کردن نشان
mark U مارک
mark U ایه
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark U بعنوان سیگنال استفاده میکند
mark U قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
to mark off U جدا کردن
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
beside the mark U پرت
beside the mark U خارج ازموضوع
mark down U پایین اوردن قیمت
mark down U کاهش قیمت
mark down U کاهش قیمتها
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
mark of d. U نشان امتیازیا افتخار
mark off U خط کشیدن
below the mark U پایین تر از میزان مقر ر
mark up U سود توزیع کننده کالا
mark up U افزایش قیمت
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
mark down U تنزل قیمت
mark-up U سود توزیع کننده
mark U حد
mark U مرز
mark U درجه
mark U پایه نقطه
mark U هدف
mark U داغ
mark U نشان علامت
mark U نشانه
mark U نمره
mark U ارزه
mark U مدرک
mark U گواهی
mark U علامت گذاشتن
mark U توجه کردن
mark U بل گی_ری خوب
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark U نشانه کردن حریف
mark U علامت
mark U پایه
mark U علامت گذاری
mark U علامت گذاری کردن
mark U علامت نشانه هدف
mark U اثر
mark U نمره گذاری کردن علامت
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
shoulder mark U نشان سردوشی
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
shoulder mark U درجه روی دوش
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
mark time U فرمان در جا
space mark U علامت فاصله گذاری
shoulder mark U درجه سردوشی افسران
stonemason's mark U علامت سنگتراش
stonemason's mark U نشان سنگ کار
tape mark U نشان نوار
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
ripple mark U شیارسطح چوب
repeat mark U خال
mother's mark U خال
pencil mark U نشان مدادی
mark time! U در جا
mark time U در جا زدن در جا قدم رو
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
plate mark U نشان عیار
plate mark U انگ
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
plate mark U طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plimsol mark U مارک بارگیری
plimsol mark U علایم بارگیری
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
pock mark U ابله
press mark U علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
mark time! U !
tide mark U داغ مد
to hit a mark U نشانی را زدن
word mark U علامت کلمه
black mark U سابقهی بد
centre mark U نقطهمرکزی
Deutsche Mark U واحدپول
guide mark U نشانهراهنما
lateral mark U علامتکناری
special mark U علامتمخصوص
The would left a mark. U جای زخم باقی ماند
To overstep the mark. To go too far. U از حد معمول گذراندن
You mark my words. U این خط واینهم نشان
Trade mark. U علامت تجارتی
You mark my words . U ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
mark time <idiom> U با ضرب اهنگ پا را تکان دادن
mark time <idiom> U منتظر وقوع چیزی بودن
to make one's mark U اسم و رسم به هم زدن
bale mark U مشخصات عدل
word mark U نشان کلمه
we missed our mark U تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
to impress a mark on something U چیزیرانشان کردن
to make one's mark U برجسته شدن
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
to mark out a ground U حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
to mark down an article U بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
to mark good U بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark good U نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
to mark time U در جا زدن
to miss a mark U نشانی را نزدن
to miss a mark U خطا کردن
trade mark U علامت تجاری
trade mark U علامت بازرگانی
trade mark U علامت تجارتی
mark sensing U نشان دریایی
file mark U علامت فایل
check mark U علامت کنترل
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
center mark U مرکز سوراخ
calibration mark U علامت کالیبراسیون
block mark U نشان کنده
birth mark U ماه گرفتگی
bench mark U علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
crop mark U در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
dead mark U انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
drag mark U محل فشار
file mark U نشان پرونده
field mark U نشان میدان
end mark U علامت بی پایان
end mark U نشان خاتمه
ear mark U نشان کردن
ear mark U نشان
ear mark U داغ گوش
bench mark U نشانه
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
strawberry mark U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
punctuation mark U نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question mark U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark U پرسش نشان
question mark U علامت سوال
quotation mark U علامت نقل قول
mark-ups U سود توزیع کننده
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
bench mark U نشانه مبنا
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark U شاخص مبداء
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark U رپر
bench mark U انگپایه
bench mark U نشان
quotation mark U نشان نقل قول
finger mark U اثر انگشت
hash mark U خط نشان
mark sense U نشان گذار
hash mark U خط شروع مسابقه
mark sense U نشان دریاب
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
hash mark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
index mark U علامت شاخص
interogation mark U نشان پرسش
mark out a ground U تحدید حدود زمین
mark condition U وضعیت نشان
mark condition U شرط علامت
end mark U نشان انتها
mark of mouth U نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
hall mark U نشان عیارکه ازطرف
group mark U علامت گروه
mark sensing U نشان یابی
finger mark U با انگشت چرک کردن
mark sensing U علامت زدن با مداد نرم
mark sensing U نشان گذاری
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
hall mark U دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
mark sensing U نشان دریابی
group mark U نشان گروه
frequency mark U علامت فرکانس
frequency mark U نشانه فرکانس
optical mark reader U نشان خوان نوری
optical mark reader U علامت نوری خوان
As a mark of respect ( esteem) . U بعلامت احترام
mark sense reader U نشان خوان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com