English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
entrance gallery U دالان دستیابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gallery U اطاق موزه
gallery U راه رو سربسته
gallery U دالان
gallery U دهلیز
gallery U معبر
gallery U اهون
gallery U نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery U جایگاه تماشاگران
entrance U در جلویی [ساختمان]
entrance U در ورودی
gallery U جای ارزان اطاق نقاشی
gallery U لژ بالا
gallery U سرسرا سالن
entrance U درون رفت
entrance U ورودیه اجازه ورود
entrance U حق ورود دروازهء دخول
entrance U ورود
entrance U مدخل بار
entrance U درب مدخل
entrance U اغاز
entrance U مدهوش کردن دربیهوشی یاغش انداختن ازخودبیخودکردن زیادشیفته کردن
entrance U ورودی
entrance U مدخل
gallery U گالری
gallery U راهرو
entrance turnstile U تیرچهاربازویگردندهورودی
main entrance U ورودیاصلی
platform entrance U سکویورود
entrance slide U سراشیبیورودی
entrance door U درورودی
dry gallery U دهلیزخشک
delivery entrance U ورودیحامل
wall entrance U عبور از داخل دیوار
to entrance with fear U زهره ترک کردن
service entrance U پست انشعاب
station entrance U ورودیایستگاه
He kept glancing toward the entrance. U او دائما به سمت در ورودی نگاه می انداخت.
entrance door U در جلویی [ساختمان]
entrance door U در ورودی
entrance doors U در های ورودی
entrance door U ورودی
long gallery U راهرو طویل
long gallery U اتاق طویل
dwarf gallery U دالان کوتاه
rogues gallery U گالری تصاویر جنایتکاران ومجرمین
press gallery U لژ نمایندگان مطبوعات
press gallery U جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
entrance switch U کلید کنتور
entrance loss U افت حاصل از اصطکاک
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
drainage gallery U مجرای زهکشی
drainage gallery U گالری زهکش
drainage gallery U دالان زهکش
access gallery U دالان دستیابی
access gallery U راه رو دستیابی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
entrance fee U حق ورود
fly gallery U قسمت برامده کنار صحنه تاتر
entrance fees U حق ورود
picture gallery U اطاق نقاشی
picture gallery U نگارخانه
inspection gallery U راهروبازدید
inspection gallery U دالان بازرسی گالری بازدید
inspection gallery U دالان بازدید
grouting gallery U دالان تزریق
gallery deck U پل تشریفات
free entrance U ورود مجانی
foundation gallery U نقب پی
foundation gallery U گالری پی
gallery hit or stroke U ضربه یاضربت نمایان
college entrance examinations board U شورای امتحانات ورودی
ceeb (college entrance examination board U شورای امتحانات ورودی
There were teeming ( surging) crowds outside the entrance of the theatre house . U دم در سینما جمعیت موج می زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com