Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
energy production
U
تولید انرژی
energy production
U
تولید نیرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
production of electricity from nuclear energy
U
تولیدالکتریسیتهازانرژیهستهای
production of electricity from solar energy
U
دستیابیبهالکتریسیتهبوسیلهانرژیخورشیدی
Other Matches
production
U
کنترل ساخت یک محصول
over production
U
عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production
U
محصول عمل
production
U
سرعت ساخت محصول
production
U
تولید حجم بزرگ محصولات
production
U
تولید دستهای
production
U
ساخت مواد برای فروش
production
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production
U
فرآورده کارگاه
over production
U
محصول زیادی
production
U
تولید محصول
production
U
عمل اوری ساخت
production
U
فراوری
production
U
ارائه ساخت
production
U
تولید
production
U
استخراج
production
U
فراورده محصول
production
U
ایجاد
production
U
تولید کردن
production
U
حاصل دادن
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
U
اقامه
production
U
ارائه
production method
U
روش تولید
elasticity of production
U
کشش تولید
track production
U
فهور هدف
track production
U
شروع تعقیب هدف
production missile
U
موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production part
U
بخش تولید
surplus production
U
فزونی تولید
surplus production
U
مازاد تولید
branches of production
U
رشتههای تولید
surplus production
U
تولید اضافی
production of oil
U
استخراج نفت
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production management
U
مدیریت تولید
bulk production
U
تقسیم سوخت درفروف کوچک
census of production
U
امارگیری در خصوص تولید
census of production
U
امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
census of production
U
امار سرشماری
production desk
U
میزمحصولات
production adviser
مشاوره محصولات
pilot production
U
تولید نمونه
volume of production
U
حجم تولید
mode of production
U
طرز تولید
power of production
U
نیروی تولید
cost of production
U
هزینه تولید
production index
U
شاخص تولید
bulk production
U
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
production period
U
دوره تولید
production function
U
تابع تولید
production frontier
U
مرز تولید
production facility
U
سهولت تولید
production engineer
U
مهندس تولید
production efficiency
U
کارائی در تولید
production efficiency
U
کارائی تولید
production cost
U
ارزش ساخت
production cost
U
هزینه تولید
production control
U
کنترل تولید
production coefficient
U
ضریب تولید
production capacity
U
فرفیت تولید
production rule
U
تولید
production account
U
حساب تولید
production technique
U
روش فنی تولید
production gap
U
شکاف تولید
production time
U
زمان تولید
production time
U
زمان ساخت
production planning
U
برنامه ریزی تولید
series production
U
سری سازی
scale of production
U
مقیاس تولید
roundabout production
U
تولید با کارائی بیشتر
production process
U
فرایند تولید
relations of production
U
رابطه تولید
production process
U
جریان تولید
production process
U
روند ساخت
production program
U
برنامه تولید
production programme
U
برنامه تولید
production run
U
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production routine
U
روال تولید
production rule
U
قاعده
production technique
U
فن تولید
production lines
U
خط تولید
full production
U
تولید در حداکثرفرفیت
full production
U
تولید کامل
forces of production
U
نیروهای تولید
food production
U
تولید غذا
flow of production
U
گردش تولید
flow of production
U
جریان تولید
factory production
U
تولید کارخانهای
factor of production
U
عامل تولید
mass-production
U
تولید انبوه
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
mode of production
U
وجه تولید
mode of production
U
شیوه تولید
mechanical production
U
تولید ماشینی
production line
U
خط تولید
production base
U
مبنای تولید یا تولیدات ملی
mass production
U
بس فراوری
mass production
U
تولید ماشینی
mass production
U
تولید انبوه
ingot production
U
تولید شمش
mass production
U
تولید بمقدارزیاد
means of production
U
ابزار تولید
means of production
U
وسایل تولید
period of production
U
دوره تولید
agents of production
U
عوامل تولید
an artistic production
U
عمل یا کار صنعتی
batch production
U
تولید زیاد یک نوع کالا
batch production
U
تولیدانبوه
electricity production
U
تولیدالکتریسیته
production platform
U
سکویتولیدات
aliterary production
U
تصنیف
aliterary production
U
فراورده یا محصول ادبی تالیف
production of sound
تولیدات صدا
factors of production
U
عوامل تولید
branches of production
U
شاخههای تولید
production factors
U
عوامل تولید
pig iron production
U
تولید اهن خام
additional production personnel
عوامل دیگر تولد
homogeneous production function
U
تابع تولید همگن
mass production of goods
U
تولید انبوه کالا
production control room
U
اتاقکنترلمحصولات
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
production video switcher
U
دکمهنمایشگرمحصولات
production of electricity by the generator
U
الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
labor intensive production
U
تولید کاربر
production resource planning
U
برنامه ریزی منابع تولید
mass production of goods
U
تولید توده وار کالا
pilot line production
U
تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
multi stage production
U
تولید چند مرحلهای
production possibility frontier
U
مرز امکانات تولید
production possibility bondary
U
مرز امکانات تولید
production planning and control
U
برنامه ریزی و کنترل تولید
production indifference curve
U
منحنی بی تفاوتی تولید
fixed production coefficients
U
ضرایب تولید ثابت
mobility of factors of production
U
تحرک عوامل تولید
nuclear power production
U
تولید انرژی هستهای
aggregate production function
U
تابع تولید کل
piece production cost
U
ارزش تولید قطعه
net primary production
U
تولید خالص نخستین
non specific factors of production
U
عوامل غیر اختصاصی تولید
steps in the production of electricity
U
مراحلتولیدالکتریسیته
production possibility curve
U
منحنی امکانات تولید
He works in the production section .
U
درقسمت تولید کار می کند
To step up ( increase ) production.
U
سطح تولید رابالابردن
production/export riser system
U
صادراتدستگاهپایه
large scale production method
U
روش تولیدبه مقیاس وسیع
production/export riser system
U
تولیدات
linear homogenous production function
U
تابع تولید خطی همگن
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
large scale production method
U
روش تولیدانبوه
energy
U
قوه بنیه
energy
U
انرژی
energy
U
قوه فعلیه
energy
U
توانایی
energy
U
نیرو
energy
U
زور
energy
U
توانایی کار
energy
U
ورج
energy
U
قدرت
energy
U
کارمایه
mechanical energy
U
انرژی مکانیکی
sustainable energy
U
انرژی جاوید
potential energy
U
انرژی نهانی نیروی ذخیره
loss of energy
U
افت انرژی
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
mutual energy
U
انرژی متقابل
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
maximum energy
U
انرژی حداکثر
madelung energy
U
انرژی مادلونگ
luminous energy
U
نیروی قابل تبدیل بنور
luminous energy
U
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
low energy
U
انرژی کم
low energy
U
انرژی پایین
renewable energy
U
انرژی تجدید پذیر
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
Internal energy
U
انرژی درونی
[فیزیک]
light energy
U
کارمایه ی نور
magnetic energy
U
انرژی مغناطیسی
mass energy
U
جرم - انرژی
maximum energy
U
انرژی بیشینه
sustainable energy
U
انرژی پایدار
sustainable energy
U
انرژی بی پایان
sustainable energy
U
انرژی بی نهایت
renewable energy
U
انرژی برگشت پذیر
light energy
U
انرژی نور
specific energy
U
انرژی مخصوص
sound energy
U
انرژی صوتی
strain energy
U
انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
strain energy
U
انرژی تغییر شکل
strain energy
U
انرژی کرنش
strain energy
U
انرژی کشیدگی
thermal energy
U
انرژی گرمایی
solar energy
U
انرژی خورشیدی
rest energy
U
انرژی سکون
resonance energy
U
انرژی رزنانسی
psychic energy
U
نیروی روانی
quantum of energy
U
کوانتوم انرژی
quantum of energy
U
مقدارکارمایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
