Perdic | electro galvanize | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 25 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	electro galvanize U	اب روی دادن الکتریکی الکتروگالوانیزه کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	galvanize U	با برق اب طلا یا نقره دادن به
	galvanize U	تحریک کردن به حرکت واداشتن
	galvanize U	اب روی دادن
	galvanize U	سفید کردن
	galvanize U	ابکاری فلزی کردن
	galvanize U	اب فلزی دادن
	cold galvanize U	گالوانیزه کردن در حالت سرد
	hot galvanize U	گالوانیزه کردن گرم
	electro physic U	فیزیک الکتریسیته
	electro plating U	ابکاری فلزات به کمک برق
	electro positive U	الکتروپوزیتیو
	electro statics U	علم برق ساکن
	electro statics U	علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
	electro optics U	وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
	electro negative U	وابسته به برق منفی
	electro negative U	دارای برق منفی
	electro magnetism U	برق و خواص مغناطیسی
	electro magnetism U	برق
	electro magnetism U	تولید خواص مغناطیسی بوسیله
	electro magnet U	اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
	electro erosion U	فرسایش الکتریکی
	electro magnetism U	علم روابط فیزیکی میان
	electro spark process U	فرایند قوس الکتریکی
	electro erosion process U	فرایند فرسایش الکتریکی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy