Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
efficient allocation of resources
U
تخصیص کارای منابع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allocation of resources
U
تخصیص منابع
optimum allocation of resources
U
تخصیص مطلوب منابع
efficient
U
موثر
efficient
U
کارامد
efficient
U
باکفایت
efficient
U
کارا
efficient
U
آنچه که خوب کار میکند
efficient
U
بهره ور
efficient cavse
U
علت اصلی
resources
U
منابع اماد ذخایر
resources
U
مدارک
resources
U
منابع
nonrenewable resources
U
منابع غیر قابل تجدید
exhaustable resources
U
منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
hardware resources
U
منابع سخت افزاری
unused resources
U
منابع استفاده نشده
economic resources
U
منابع اقتصادی
exhaustable resources
U
منابع تمام شدنی
control of resources
U
نظارت بر منابع
control of resources
U
کنترل منابع
complementary resources
U
منابع مکمل
fixed resources
U
منابع ثابت
exhaustable resources
U
زغال سنگ و سایر مواد کانی
nonrenewable resources
U
منابع تمام شدنی
renewable resources
U
منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
scarce resources
U
منابع کمیاب
unused resources
U
منابع بیکار
misallocation of resources
U
تخصیص نادرست منابع
military resources
U
منابع نظامی
human resources
U
منابع انسانی
natural resources
U
منابع طبیعی
software resources
U
منابع نرم افزار
To pool resources to gether .
U
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
allocation
U
تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocation
U
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocation
U
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
allocation
U
برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocation
U
اختصاصی
allocation
U
مقرری
allocation
U
سهمیه سهمیه دادن
allocation
U
تخحیص
allocation
U
واگذار کردن
allocation
U
تخصیص
allocation
U
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
resource allocation
U
اختصاص منبع
target allocation
U
سهمیه بندی هدف
target allocation
U
واگذاری هدف
cost allocation
U
بخش هزینه
storage allocation
U
تخصیص حافظه
storage allocation
U
تخصیص انباره
static allocation
U
تخصیص ایستا
resource allocation
U
تخصیص منابع
frequency allocation
U
تعیین فرکانس
cost allocation
U
سرشکن کردن هزینه
dynamic allocation
U
تخصیص پویا
allocation function
U
تابع تخصیص
memory allocation
U
اختصاص حافظه
cost allocation
U
تخصیص هزینه
adaptive channel allocation
U
توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
file allocation table
U
جدول تخصیص جای فایل
static storage allocation
U
تخصیص انباره ایستا
adaptive channel allocation
U
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
adaptive channel allocation
U
تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
dynamic storage allocation
U
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com