Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dynamic memory
U
حافظه پویا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dynamic random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory
U
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
Other Matches
dynamic
U
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic
U
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic
U
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic
U
دینامیک
dynamic
U
قوهای
dynamic
U
بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic
U
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic
U
ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic
U
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic
U
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic
U
بالان
dynamic
U
جنبشی
dynamic
U
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic
U
حرکتی
dynamic
U
شخص پرانرژی
dynamic
U
پویا
dynamic
U
پویشی
dynamic
U
نیروی درونی
dynamic
U
نیروی مستقر
dynamic
U
نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic
U
متحرک
dynamic lattice
U
شبکه پویشی
dynamic balay
U
حمایت متحرک
dynamic factor
U
ضریب دینامیکی
dynamic expander
U
بسط دهنده دینامیکی
dynamic error
U
خطای پویا
dynamic lift
U
برای دینامیکی
dynamic link
U
پیوند پویا
dynamic load
U
بار جنبشی
dynamic load
U
بار دینامی
dynamic load
U
بار پویا
dynamic loading
U
بارگذاری جنبشی
dynamic loudspesker
U
بلند گوی دینامیک
dynamic microphone
U
میکروفون دینامیکی
dynamic equilibrium
U
تعادل دینامیکی
dynamic convergence
U
همگرایی دینامیک
dynamic damper
U
مستهلک کننده دینامیکی
dynamic contraction
U
انقباض هم تنش
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic check
U
مقابله پویا
dynamic characteristic
U
مشخصه دینامیک
dynamic braking
U
ترمز دینامیکی
dynamic dump
U
روبرداری پویا
dynamic dump
U
نسخه برداری پویا
dynamic economy
U
اقتصاد پویا
dynamic economy
U
اقتصاد متحرک
dynamic equilibrium
U
تعادل پویا
dynamic dump
U
رو گرفت پویا
dynamic model
U
الگوی پویا
dynamic storage
U
حافظه پویا
dynamic strength
U
مقاومت دینامیکی
dynamic structure
U
ساخت پویا
dynamic subroutine
U
زیرروال پویا
dynamic subroutine
U
زیر روال پویا
dynamic system
U
نظام پویا
dynamic system
U
سیستم پویا
dynamic system
U
سازگان پویا
dynamic test
U
ازمون پویا
dynamic trait
U
ویژگی پویشی
dynamic viscosity
U
گرانروی مطلق
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
dynamic storage
U
انباره پویا
dynamic stop
U
ایست پویا
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
dynamic model
U
مدل پویا
dynamic pressure
U
فشار دینامیکی
dynamic pressure
U
فشار محرکه درونی
dynamic pressure
U
فشار پویا
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
dynamic ram
U
حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic ram
U
حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic relation
U
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic relocation
U
جابجایی پویا
dynamic relocation
U
جابجاسازی پویا
lattice dynamic
U
دینامیک شبکه
dynamic balance
U
تعادل و توازن حرکتی
dynamic braking
U
ترمز واکنشی
dynamic stability
U
تعادل پویا
dynamic brake
U
ترمزدینامیکی
dynamic scheduling
U
زمان بندی پویا
dynamic allocation
U
تخصیص پویا
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis
U
تحلیل پویا
dynamic analysis
U
تحلیل دینامیک
dynamic storage allocation
U
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic shift register
U
ثبات تغییر مکان پویا
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
dynamic address translation
U
ترجمه پویای ادرس
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
dynamic simulation language
U
زبان شبیه سازی پویا
dynamic data exchange
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic address translate
U
مترجم ادرس پویا
dynamic address translate
U
مترجم نشانی پویا
memory
U
یاد
memory
U
خاطره
immediate memory
U
حافظه فوری
memory
U
یادگار یاد بود
memory
U
حافظه
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
U
حافظه دستگاه کامپیوتر
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
to the memory of
U
به یادبود
regenerative memory
U
حافظه باز زا
memory location
U
مکان حافظه
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
memory location
U
محل حافظه
memory management
U
مدیریت حافظه
memory map
U
نقشه حافظه
memory map
U
نگاشت حافظه
memory map
U
طرح یا نقشه حافظه
memory mapped i/o
U
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory mapping
U
نقشه حافظه
regenerative memory
U
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory
U
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
memory interleaving
U
برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
search memory
U
حافظه جستجو
screw to the memory
U
بذهن سپردن
screen memory
U
خاطره پوشان
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویس
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویسی
rotating memory
U
حافظه چرخشی
remote memory
U
حافظه دور
regenerative memory
U
حافظه احیاء کننده
optical memory
U
حافظه نوری
recent memory
U
حافظه نزدیک
real memory
U
حافظه واقعی
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory
U
حافظه منفعل
one level memory
U
حافظه یک سطحی
memory protection
U
حفافت حافظه
memory word
U
کلمه حافظه
memory trace
U
رد یاد
memory span
U
فراخنای یاد
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot
U
تصویر لحظهای حافظه
photodigital memory
U
خواندن چند بار
programmable memory
U
حافظه برنامه پذیر
racial memory
U
حافظه نژادی
real memory
U
حافظه حقیقی
memory moard
U
برد حافظه
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory
U
حافظه فقط خواندنی
memory module
U
واحد حافظه
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
memory module
U
ماژول حافظه پیمانه حافظه
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
memory port
U
درگاه حافظه
memory register
U
ثبات حافظه
virtual memory
U
حافظه مجازی
to fail
[memory]
U
درماندن
[حافظه یا خاطره]
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
to fail
[memory]
U
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
To revive a memory.
U
خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory.
U
می توانم از حفظ بخوانم
volatile memory
U
حافظه فرار
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
within living memory
U
تا انجا که مردمان زنده
within living memory
U
به یاد دارند
add in memory
اضافه کردن به حافظه
memory button
U
دکمهحافظ
memory cancel
U
پاککردنحافظه
memory key
U
کلیدحافظه
memory recall
U
دوبارهخوانیحافظه
subtract from memory
U
دکمهکمکنندهازحافظه
main memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
to escape one's memory
U
از خاطر رفتن
to commit to memory
U
ازبرکردن
static memory
U
حافظه ایستا
stack memory
U
حافظه پشتهای
shadow memory
U
شبه حافظه
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
U
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
U
حافظه نیمه هادی
to stamp on the memory
U
ذهنی کردن
to stamp on the memory
U
در ذهن منقوش ساختن
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
addressed memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
secondary memory
U
حافظه ثانویه
memory image
U
تصویر یاد
it escaped my memory
U
یادم رفت
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com