Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dual magneto
U
مگنت دو برقی
dual magneto
U
مگنتوی دوتایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magneto
U
میگر
magneto
U
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
magneto
U
دستگاه ایجاد جرقه اتومبیل
magneto
U
دستگاه مولدبرق
magneto
U
مانیتو
magneto
U
مگنت
magneto
U
دارای مغناطیس
magneto
U
ماگنت
magneto e.m.f.
U
نیروی محرکه مغناطیسی
magneto
U
مغناطیس
magneto generator
U
اندوکتور مغناطیسی
magneto bell
U
زنگ اخبار جریان متناوب
magneto base
U
پایه مگنت
dynamo magneto
U
مگنتوی دینام
magneto interrupter
U
ضربه گر مگنت
inductor magneto
U
مگنت با القاگر
magneto resistance
U
مقاومت مغناطیسی
magneto resistance
U
تغییرمقاومت مغناطیسی
magneto rotor
U
روتور مگنت
magneto timing
U
میزان کردن مگنت
magneto breaker
U
ضربه گر مگنت
magneto mounting
U
بست مگنت
magneto ohmmeter
U
میگر برای سنجش مقاومت
magneto generator
U
میگر
magneto generator
U
مگنت- دینام
magneto exchange
U
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
magneto electricity
U
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
magneto ignition
U
احتراق با مگنت
magneto distributor
U
دلکوی مگنت
magneto diode
U
دیود مغناطیسی
magneto cover
U
سرپوش مگنت
booster magneto
U
دینام کمکی
magneto conductivity
U
رسانایی مغناطیسی
high tension magneto
U
مگنت پر فشار
low tension magneto
U
مگنت کم فشار
transformer coil magneto
U
مگنت پیچک مبدل
magneto telephone set
U
دستگاه تلفن اندوکتوری
magneto optical recording
U
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
magneto optical disc
U
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
fly wheel magneto
U
مگنتوی فلایول
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual
U
دوتایی
dual
U
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual
U
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual
U
سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual
U
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual
U
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual
U
استفاده ازیک جفت
dual
U
دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual
U
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual
U
دولا
dual
U
دوجنبهای همزاد
dual
U
دو واحدی
dual
U
دوتائی
dual
U
دوگانه
dual
U
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual carriage way
U
شاهراه دو طرفه
dual capacitor
U
خازن دوبل
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent
U
عامل دو جانبه
dual carriageways
U
راه ارابه رو دو خطی
dual carriageway
U
شوسه دوگانه
dual carriageway
U
راه ارابه رو دو خطی
dual seat
U
زینموتور
the dual number
U
تثنیه
dual personality
U
شخصیت دوگانه
dual lane
U
راه دو خطه
dual indicator
U
نشاندهنده دوتایی
dual tire
U
لاستیک دوبل
dual sensation
U
احساس دوگانه
dual processors
U
پردازندههای دوگانه
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
dual operation
U
عمل همزاد
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
dual morality
U
دوگانگی اخلاقی
dual meet
U
مسابقههای تیمی
dual lane
U
راه دو طرفه
dual impression
U
برداشت دوگانه
dual carriageways
U
شوسه دوگانه
dual density
U
تراکم مضاعف
dual crank
U
میل لنگ دوبل
dual granulation
U
باروت دو حبهای
dual compressor
U
کمپرسور دوتایی
dual ignition
U
احتراق دو برقی
dual carriageway road
U
راه بادو جاده
dual carriageway road
U
راه با دو شوسه جدا
dual channel controller
U
کنترل کننده دو کاناله
dual labor market
U
بازار کار دوگانه
dual swivel mirror
U
آینهبازشو
dual price system
U
نظام دو قیمتی
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
dual in line package
U
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual disk drive
U
گرداننده دیسک دوگانه
dual y axis graph
U
نمودار با دو محور y
dual tone horn
U
بوق با دو صدا
dual sex therapy
U
درمان دو جنسیتی
dual port ram
U
حافظه تسهیم شده
dual purpose gun
U
توپ دو کاره
dual sided disk drives
U
گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel sound system
U
کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system
U
کانال صوتی دوگانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com