Perdic | dry cell connector | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dry cell connector U	رابط پیل خشک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	cell connector U	رابط پیل باتری
Other Matches

	connector U	متصل کننده
	connector U	رابط
	D SUB connector U	ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
	connector U	وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
	connector U	در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
	connector U	مین مسیر الکتریکی
	connector U	در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
	connector U	رسانا
	connector U	تبدیل
	connector U	وسیله اتصال
	connector U	وسیله اتصال دهنده
	connector U	اتصال
	connector U	بست
	connector U	اتصالی
	DB connector U	CONNECTOR BUS DATA
	DB connector U	اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
	RJ connector U	نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
	RJ connector U	استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
	connector U	اتصال دهنده
	ST connector U	اتصالی در انتهای فیبرنوری
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	expansion connector U	صفحهاتصال
	dividing connector U	رابطهمسبقیمتقسیمکننده
	plug connector U	پریز
	BNC connector U	متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
	box connector U	رابط جعبه
	hose connector U	اتصالدهندهشلنگ
	connector plug U	دوشاخه رابط
	battery connector U	رابط پیل باتری
	tap connector U	سراتصال
	AUI connector U	اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
	logical connector U	رابط منطقی
	male connector U	متصل کننده نر
	male connector U	ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
	lamp connector	رابط لامپ
	IEC connector U	استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
	female connector U	بسط ماده
	female connector U	اتصال ماده
	female connector U	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
	male connector U	دوشاخه نر
	electrical connector U	اتصال برق
	connector switch U	کلید رابط
	connector symbol U	علامت اتصال
	wiring connector U	رابط
	D type connector U	اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
	ediswan connector U	رابط ادیسوان
	off page connector U	اتصال دهنده برون صفحهای
	multiple connector U	بست چند گانه
	edge connector U	رابط لبه
	cable connector U	دو شاخه کابل
	high tension connector U	رابطارتفاعکشش
	BNC T piece connector U	فلزی به شکل ح T که کارت آداپتور را به انتهای دو بخش RG وصل میکند کابل Loaxial باریک در نصب شبکههای اینترنت به کار می رود
	tr cell U	کلید فرگیر
	cell U	جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
	cell U	پیل
	cell U	زندان انفرادی
	cell U	در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
	cell U	پیل خانه باطری
	cell U	جزء اصلی باطری
	cell U	سل
	cell U	خانه
	cell U	اتاقک
	cell U	باطری
	cell U	حجره
	cell U	المان
	cell U	در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
	cell U	خانه جدول
	cell U	ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
	cell U	پیل سلول
	cell U	خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
	cell U	در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
	cell U	دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
	cell U	محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
	cell U	زندان تکی
	cell U	سلول یکنفری
	cell U	حفره
	cell U	سلول
	cell U	یاخته
	cell U	فرف نمونه
	cell U	تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
	photovoltaic cell U	مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریک
	germ cell U	یاخته جنسی
	photoemissive cell U	لامپ نور- برقی
	photoelectric cell U	سلول فتوالکتریکی
	photoelectric cell U	فتوسل
	lymph cell U	سلول لنف
	leclanche cell U	پیل لکلانشه
	two cell accumulator U	اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
	haploid cell U	یاخته جنسی
	guard cell U	گیاهی را تشکیل میدهند
	guard cell U	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
	grove cell U	پیل گراو
	grenet cell U	پیل گرنت
	photovoltaic cell U	پیل نور- برقی مجاورتی
	nerve cell U	یاخته عصبی
	memory cell U	سلول حافظه
	photoconductive cell U	سلول فوتورسانا
	photoconductive cell U	پیل نور- رسانایی
	photo cell U	سلول فتوالکتریک
	photo cell U	پیل نور- برقی
	nuclear cell U	پیل اتمی
	nerve cell U	نرون
	nerve cell U	سلول عصبی
	glial cell U	یاخته گلیایی
	padded cell U	اتاقک نرم پوشدار
	transformer cell U	سلول ترانسفورماتور
	plant cell U	سلولگیاهی
	pollen cell U	شبکهگرده
	stractural cell U	سلول ساختاری
	storage cell U	سلول انباره
	storage cell U	باتری
	storage cell U	پیل باتری
	queen cell U	حفرهملکه
	standard cell U	پیل استاندارد
	unbalanced cell U	سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
	unit cell U	سلول واحد
	cell membrane U	میتوکندری
	cell wall U	دیوارهسلولی
	whiteblood cell U	گویچه سفیدخون گلبول سفید
	honey cell U	حفرهعسل
	voltaic cell U	پیل ولتا
	voltaic cell U	پیل ولتایی
	unit cell U	کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
	sealed cell U	حفرهممهور
	selenium cell U	سلول سلنیومی
	solar cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	storage cell U	یاخته انباره
	Rod cell U	یاخته استوانه ای [در چشم]
	plante cell U	باتری پلانته
	pilot cell U	پیل راهنما
	photovoltaic cell U	سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
	sample cell U	فرف نمونه
	cell-phone U	تلفنهمراه
	condemned cell U	سلولزندان
	reference cell U	پیل مرجع
	reference cell U	پیل مبنا
	primitive cell U	سلول واحد ابتدایی
	primary cell U	پیل ساده
	porous cell U	پیل متخلخل
	to cell phone U	با تلفن همراه زنگ زدن
	pigment cell U	یاخته رنگی
	betz's cell U	یاخته بتس
	cell tester U	ولت سنج باتری
	anchor cell U	خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
	cell relay U	روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
	anchor cell U	سل تثبیت
	cell receptor U	گیرنده سلولی
	cell protection U	حفافت سل
	cell pointer U	اشاره گر سل
	cell format U	قالب سل
	cell tester U	ازمایشگر باطری
	cell tester U	تسترباطری
	counter e.m.f. cell U	پیلهای برق وارانی
	cell reference U	ارجاع سل
	concentration cell U	پیل غلظتی
	coductivity cell U	پیل سنجش رسانندگی
	circular cell U	محفظه گرد
	cham cell or of the e. U	وزیر دارایی
	cell vent U	نفس کش پیل
	cell format U	فرمت سل
	cell definition U	تعریف سل
	body cell U	یاخته غیر تناسلی
	blank cell U	سل خالی
	secondary cell U	پیل باتری
	binary cell U	سلول دودویی
	binary cell U	یاخته دودویی
	bichromat cell U	پیل بیکرومات
	battery cell U	پیل باتری
	bias cell U	پیل ولت شبکه
	bunsen cell U	پیل بونزن
	solar cell U	سلول خورشیدی
	cell cover U	درپوش باتری
	cell body U	جسم یاخته
	cell assembly U	مجتمع یاختهای
	cell animation U	تحرک سلولی
	cell address U	نشانی سل
	cell address	آدرس سل
	anchor cell U	سل قفل
	carbon cell U	پیل کربنی
	current cell U	سل جاری
	germ cell U	سلول تخم
	electrochemical cell U	پیل الکتروشیمیایی
	electrolytic cell U	پیل الکترولیز
	electrolytic cell U	فرف برقکافت
	elementary cell U	پیل اولیه
	end cell U	پیل اضافی
	accumulator cell U	سلول اکومولاتور
	absorption cell U	فرف جذب
	ependymal cell U	یاخته اپاندیم
	active cell U	سلول فعال
	blood cell U	یاخته خون
	fuel cell U	پیل سوختی
	blood cell U	گویچههای خونی
	fuller cell U	پیل فولر
	galvanic cell U	پیل شیمیایی
	galvanic cell U	سلول گالوانی
	galvanic cell U	پیل گالوانی
	germ cell U	سلول نطفه
	active cell U	سل فعال