English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 239 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop in U سرزدن
drop in U اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in U درج تصادفی
drop in <idiom> U دیدار کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
drop U ژیگ
drop U قطره
drop U چکه
drop U نقل
drop U اب نبات
drop U از قلم انداختن
drop U افتادن چکیدن
drop U رهاکردن
drop U انداختن قطع مراوده
drop U افت
drop U سقوط
drop U کم کردن
drop U فرود
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U جاگذاشتن حریف
drop U پشت سر گذاشتن حریف دو
drop U بار
drop U چکه سقوط
drop U نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop U یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop U دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop U خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U افت سقوط
drop-out U افت
drop-out U ترک کننده
drop-out U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs U افت
drop-outs U ترک کننده
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop volley U جاخالی
drop gage U فشار سنج
arc drop U افت جرقهای ولت
arc drop loss U اتلاف جرقهای
automatic drop U اتصال خودکار
barrel drop U ابشار لولهای
bed drop or bod fall U اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
board drop hammer U چکش چوبی
check and drop structure U ابشار تنظیم سطح اب
contact drop U افت کنتاکتی
drip drop U چک چک
drop a goal U ضربه زدن بر فراز دروازه
drop altitude U ارتفاع پرش
drop altitude U ارتفاع بارریزی
drop annunciator U زنگ احضار
drop arch U قوس شاه عباسی
drop back U افتادن
drop back U جاافتادن
drop ball U دراپ بال
drop ball U انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop behind U عقب افتادن از
drop behind U عقب ماندن
drop by U بکسی سر زدن
drop by U دیدن
drop by U مختصرکردن
drop cable U بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop cap U حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop curtain U پرده جلو صحنه
drop dead halt U توقفی که نمیتوان ان رامورد پوشش قرار داد
drop down list box U لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
drop down menu U منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop forge U سکه زدن
drop forge U منگنه زدن
drop forger U اهنگر
drop forging U اهنگری سقوطی
drop forging press U پرس اهنگری حدیدهای
drop froge U اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop goal U رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop hammer U پتک خودکار اهنگری
drop hammer U چکش سقوط ازاد
drop hammer U چکش سقوطی
drop hammer die U حدیده اهنگری گرم
drop hardness test U ازمایش سختی سقوطی
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop in temperature U کاهش دما
drop inlet U دریچه ریزش
drop keel U تیغه میانی
drop keel U centre-plate :syn
drop kick U شوت سرضرب
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
drop letter U نامه پست شهری
drop manhole U دهانه ریزش
drop master U مدیر پرش
drop master U سرپرست پرش
drop message U لولههای خبر
drop mohawk U چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop of potential U افت پتانسیل
drop off U بخواب رفتن
drop off U مردن
drop off U دفاع بیرون از منطقه خود
drop on U سوزن دوراهی خط اهن
drop out U افت
drop out U حذف شدن
drop out U حذف تصادفی
drop out U از قلم افتادگی
drop out type U دخشههای متضاد
drop pass U پاس بعقت
drop point U نقطه پرش
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
Other Matches
Drop by drop . I n drops. U قطره قطره
ir drop U افت ای ار
To drop in on someone . U به کسی سرزدن
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
to drop someone off U کسی را پیاده کرن
to drop something off [at someone's] U چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
drop U جرعه کمی
drop U [نوعی طاق]
to drop on U سرزنش یاتنبیه کردن
the very last drop U اخرین قطره
to drop in U سرزدن
to drop in U اتفاقا دیدنی کردن
to let drop U ول کردن
to let drop U رهاکردن
to let drop U انداختن
drop U [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
resistance drop U افت ای ار
peppermint drop U قرص نعناع
pressure drop U افت فشار
potential drop U افت پتانسیل
potential drop U افت ولتاژ
school drop out U ترک تحصیل کرده
resistance drop U افت مقاومتی
energy drop U افت انرژی
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
one should not drop the pilot U شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
heat drop U افت حرارت
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop U زنگ احضار وزنی
front drop U پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
ear drop U گل اویز
ear drop U اویزه
ear drop U گوشواره اویزدار
drop zone U منطقه فرود چترباز
heavy drop U بارریزی سنگین
heavy drop U پرتاب بارسنگین با چتر
ohmic drop U افت اهمی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
line drop U افت ولتاژ یک خط
line drop U افت خط
letter drop U صندوق پست
lemon drop U اب نبات ترش
leakage drop U افت نشتی
knee drop U فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
impedance drop U ولتاژ اتصال کوتاه
hot drop saw U اره گرم
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
I just cant drop my work and go . U نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> U فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line <idiom> U چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back <idiom> U عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom> U قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead <idiom> U کم کردن مزاحمت
drop in the bucket <idiom> U مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
a drop in the ocean <idiom> U قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Let's drop the subject. U از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop repeat U واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
ear-drop U گل آویز
drop-ornament U تزئینات آویزان
To drop a brick . <idiom> U دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
Drop me a line . U برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
drop-leaf U لایهلولاییمیز
school drop out U افت تحصیلی
short drop U دراپ کوتاه
stepped drop U شیبشکن پلکانی
syphon well drop U ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil U توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil U روی خودراپوشیدن
ear-drop U گوشواره
Drop me just before you get to the turning. U مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
vertical drop U ابشار قائم
voltage drop U افت ولت
voltage drop U افت ولتاژ
voltage drop U افت فشار الکتریکی
wing drop U افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop U اشککریستالی
drop earrings U گوشوارهآویز
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
drop test U ازمایش ضربهای
drop selector U سلکتور سقوطی
drop shadow U سایه برجسته
drop shot U ضربه دراپ
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drop shot U جاخالی
drop worm U حلزونی سقوطی
drop tank U تانک موقت
drop wire U سیم انشعاب
drop weight U وزن سقوطی
drop vault U طاق قوسی خفته
drop track U تعقیب را قطع کنید
drop track U تعقیب موقوف
drop test U ازمایش سقوطی
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
drop point U قطره
drop point U چکه
drop point U قطران
drop point U نقطه چکه
drop press U پتک خودکار اهنگری
drop scene U پرده جلوصحنه نمایش
drop scene U پرده اخرداستان زندگی
drop zone U منطقه فرود
drop type switchboard U قفسه کلیدهای نوع سقوطی
glasic type drop U ابشار شیب دار
drop the ball behind the block U جاخالی پشت دفاع
drop worm release U قطع حلزونی سقوطی
drop worm shaft U محور پیچشی سقوطی
drop worm lever U اهرم حلزونی سقوطی
drop worm housing U پوسته حلزونی سقوطی
oil drop experiment U آزمایش قطره روغن [فیزیک]
drop worm bearing U یاطاقان حلزونی سقوطی
drop-point slating U سنگ شیروانی اریب
high velocity drop U بارریزی با سرعت سقوط زیاد
high velocity drop U بارریزی سریع
throat=water drop U ابچکان
Drop me by the phone booth. U مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
drop waist dress U پیراهنازکمرکلوش
line drop compensator U تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
valve voltage drop U افت ولتاژ لامپ
tube voltage drop U افت ولتاژ لامپ
drop point tester U دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
internal voltage drop U افت ولتاژ داخلی
internal impedance drop U افت ولتاژ داخلی
hoop drop relay U رله سقوطی قلاب دار
inductive d.c. voltage drop U افت ولتاژ جریان دائم القائی
To drop a hint . to insinuate . U گوشه زدن
Only a drop in the bucket ( ocean) . U قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
inductive voltage drop U افت ولتاژ القائی
He emptied the glass to the last drop . U لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
Drop me off in front of the train station! U من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
drop zone control center U مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
millikan oil drop experiment U ازمایش قطره روغن میلیکان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com