Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vault
U
گنبد
vault
U
قپه
vault
U
سردابه
vault
U
هلال طاق
vault
U
غار
vault
U
مغاره
vault
U
جست زدن پریدن
vault
U
جهش
vault
U
پرش با نیزه
vault
U
پرش از خرک
vault
U
گرده ماهی
vault
U
طاق
vault
U
گنبد یاطاق درست کردن
vault
U
گنبد دفن
vault storage
U
محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
tracery vault
U
طاق قوسی دنده دار
the vault of heaven
U
گنبد کبود
thief vault
U
پرش از روی خرک مطبق
swan vault
U
پرش قو
stoop vault
U
پرش از خرک ژیمناستیک
straddle vault
U
پرش پا باز ژیمناست
squat vault
U
پرش روی خرک
semicirclar vault
U
طاق نیمدایره
scissors vault
U
پرش قیچی
romanesque vault
U
طاق رومی
the vault of heaven
U
گنبد اسمان
tracery vault
U
طاق قوس فتیلهای
semicirclar vault
U
طاق دور تمام
wagon vault
U
طاق گهوارهای
wagon vault
U
طاق اهنگ
wine vault
U
میخانه سرداب شرابی
wolf vault
U
پرش گرگی روی خرک بااوردن یک پا جمع یک پا باز
cross vault
U
طاق چهاربخش
barrel vault
U
طاق گاهوارهای طاق کوره پوش
vault on pillars
U
طاق قوسی روی ستون
barrel vault
U
اهنگ
pole vault
U
بانیزه پریدن
pole vault
U
پرش با نیزه
inverted vault
U
طاق قوسی وارونه
hecht vault
U
بروشه از روی پرش خرک
groined vault
U
طاق متقاطع
gothic vault
U
طاق گوتیک
gothic vault
U
طاق گوتی
furnace vault
U
طاق کورهfrumenty
flank vault
U
پرش یکطرفه بر روی خرک
drop vault
U
طاق قوسی خفته
domestic vault
U
طاق گنبدی
cross-vault
U
طاق چهار بخش
cloister-vault
U
طاق چهار ترک
burial vault
U
گنبد دفن
corbel-vault
U
طاق قوس پیشکرده
counter-vault
U
قوس کفبند
coved vault
U
طاق راهرو
sloping barrel vault
U
طاق ضربی مایل
annular barrel vault
U
طاق ضربی
sloping barrel vault
U
سقف گهوارهای مایل
straight barrel vault
U
طاق ضربی
annular barrel vault
U
طاق اهنگ طاق گهوارهای
vault formed in the earth
U
طاق خاکی
straight barrel vault
U
طاق اهنگ طاق گهوارهای
double-take
U
یکه خوردن
double
U
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double
U
دوبار
double p
U
پاروی دوسر
do a double take
<idiom>
U
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double out
U
081 خارج
double up
<idiom>
U
اتاق خود را باکسی شریک بودن
double
U
دو برابر بزرگتر
double
U
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double
U
اندازه دو برابر
double in
U
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double-six
U
دوطرفشش
on the double
U
فرمان بدو رو
on the double
U
بدو رو
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up
U
دولا شدن
double up
U
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up
U
دولاکردن
double three
U
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double in
U
081 تو
double-take
U
واکنش دوگانه
double out
U
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double a
U
زنای محصن بامحصنه
double a
U
زنای مردزن داربازن شوهردار
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double zero
U
صفر2برابر
it is useful for a double p
U
برای دوکارسودمنداست
double
U
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double
U
دو نفره
double
U
: دو برابر دوتا
double
U
مضاعف
double
U
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
U
دویدن
double
U
دو برابر
double
U
بازی دوبل
double
U
بازی دونفره خطای دبل
double
U
توپزن 0001امتیازی فصل
double
U
دو برابر کردن
double
U
جفت
double
U
دولا
double
U
همزاد
double
U
:دوبرابر کردن
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
تصویر قرینه
double
U
دوسر المثنی
double
U
دواسترایک متوالی
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
U
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double
U
تاکردن
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double
U
مضاعف نمودن
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
U
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double
U
دو برابرشدن یا کردن
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double punch
U
منگنه مضاعف
double refraction
U
انکسار مضاعف
double tent
U
چادر دو نفره
double seam
U
درز دوبل
double refraction
U
شکست مضاعف
double pole
U
با دو قطب
double pole
U
دو قطبی
double poppy
U
گل هزاره
double precision
U
دقت
double space
U
یک سطر در میان
double precision
U
مضاعف
double precision
U
دقت مضاعف
double team
U
تیم دونفره
double refraction
U
شکست دوبل
double sixes
U
دو شش
double star
U
دوگانه
double sixes
U
جفت شش
double shear
U
تنش برشی دوتایی
double sampling
U
نمونه گیری چندگانه
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
double salt
U
ملح مضاعف
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double taxation
U
مالیات مضاعف
double salt
U
نمک مضاعف
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
double row
U
دوطرفه
double row
U
موتور
double rhyme
U
شعر دو قافیهای
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
double refraction
U
انکسار دوبل
double star
U
دوتایی
double pneumonia
U
اماس هر دو شش
double pica
U
حروف 42 پونط
double length
U
با طول مضاعف
double leg
U
زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
double knot
U
گره دوبل
double knee
U
لوله زانویی دوبل
double kick
U
دو ضربه پی در پی
double junction
U
اتصال مضاعف
double integral
U
انتگرال دوبل
double dealer
U
ادم ناروزن
double hyphen
U
این علامت //
double image
U
تصویر مضاعف
double ignorance
U
جهل مرکب
double hook
U
قلاب ماهیگیری دو طرفه
double hit
U
دوبله
double hit
U
دو ضربه غیرمجاز پی در پی
double touch
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double length
U
طول مضاعف
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
double line
U
خط مضاعف
double-digit
<adj.>
U
دو رقمی
double oxer
U
مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
double plate
U
صفحهیدوبله
double organs
U
اندامهای جفتی
double or quits
U
بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
double motor
U
دوموتوره
double minimum
U
جفت کمینه
double minded
U
بی ثبات
double minded
U
فریبنده
double minded
U
متلون
double minded
U
دودل
double mind
U
فریبنده
double mind
U
منلون
double mind
U
دردل
double lock
U
دوبارکلیدگردانیدن در
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
a double room
U
یک اتاق دو نفره
double pennant
U
پرچمدوگوش
double handles
U
دستهدوبله
double flat
U
نتسفیددوتایی
double bend
U
پیچدوبله
double-takes
U
واکنش دوگانه
double-takes
U
یکه خوردن
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
double Dutch
U
طناببازی دوتایی نامفهوم
double chins
U
غبغب
double chin
U
غبغب
double blind
U
دوسوکور
double cloister
U
راهرو دو قسمتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com