Perdic | diving glove | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 67 (136 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	diving glove U	دستکشغواصی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	diving U	غواصی
	diving well U	قسمت عمیق استخر
	diving U	شیرجه رفتن
	diving U	اب اندازی
	diving boards U	تخته پرش
	decompression diving U	غواصی در عمق یا زمان معین
	diving bell U	الت غواصی
	diving rudder U	1 hydroplane
	diving board U	تختهی شیرجه
	diving tower U	برجپرش
	diving board U	تخته پرش
	diving board U	دایو
	diving apparatus U	تختهپرش
	diving boards U	تختهی شیرجه
	target diving U	شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
	diving boards U	دایو
	clearance diving U	شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
	skin diving U	غواصی
	scuba diving U	غواصی با وسایل
	diving plane U	پرهزیردریایی
	skin-diving U	غواصی
	glove U	دستکش
	to take up the glove U	قبول مبارزه کردن
	fit like a glove <idiom> U	کاملا مناسب
	to throw down the glove U	بجنگ تن بتن دعوت کردن
	ski glove U	دستکشاسکی
	short glove U	دستکشکوتاه
	to throw down the glove U	بمبارزه خواندن
	driving glove U	دستکشرانندگی
	riding glove U	دستکشسوارکاری
	catch glove U	دستکشمخصوصتوپگرفتن
	catcher's glove U	دستکشگیرنده
	glove finger U	انگشتدستکش
	golf glove U	دستکشگلف
	fielder's glove U	دستکشبازیکن
	evening glove U	دستکشمهمانی
	batting glove U	دستکشگویزنی
	to fit like a glove U	درست اندازه بودن
	stick glove U	دستکش کلفت دروازه بان
	glove stretcher U	اسباب گشادکردن پنجههای دستکش
	glove fight U	مشت بازی بادستکش
	glove anesthesia U	بی حسی دست
	glove orange	نارنگی [گیاه شناسی]
	catching glove U	دستکش دروازه بان
	boxing glove U	دستکش بوکس
	glove compartment U	جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
	glove compartments U	جعبه داش بورد
	glove compartments U	جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
	hand and glove U	خیلی صمیمی
	hand and glove U	خیلی نزدیک
	hand and glove U	دوست یک دل ویکزبان
	palm of a glove U	بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
	kid glove U	ازلای زرق وبرق بیرون امده
	kid glove U	گریزان وفراری از کار
	glove compartment U	جعبه داش بورد
	kid glove U	دستکش پوش
	hand in glove U	دوست همراز
	hand and glove U	دوست همراز
	hand in glove U	خیلی صمیمی
	hand in glove U	خیلی نزدیک
	hand in glove U	دوست یک دل ویکزبان
	blow with the open glove U	ضربه با دستکش باز بوکس
	wrist-length glove U	دستکشمچ
	The coat fitted me like a glove . U	کت قالب تنم بود ( کاملا" انداره بود )
	Where is the mate ( companion ) of this glove ? U	لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
	an iron hand in a valvet glove U	دست اهنین در دستکش مخملی

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy