English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
diving apparatus U تختهپرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diving well U قسمت عمیق استخر
diving U غواصی
diving U اب اندازی
diving U شیرجه رفتن
diving rudder U 1 hydroplane
diving bell U الت غواصی
diving plane U پرهزیردریایی
diving tower U برجپرش
clearance diving U شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
target diving U شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
diving glove U دستکشغواصی
diving boards U دایو
diving boards U تخته پرش
diving boards U تختهی شیرجه
diving board U دایو
diving board U تخته پرش
diving board U تختهی شیرجه
scuba diving U غواصی با وسایل
skin diving U غواصی
decompression diving U غواصی در عمق یا زمان معین
skin-diving U غواصی
apparatus U جهاز
apparatus U ماشین
apparatus U لوازم
apparatus U الت دستگاه
apparatus U اسباب
apparatus U اپارات
apparatus U دستگاه
apparatus U شعبه حزب
apparatus U شعبه
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
setting up apparatus U دستگاه سوار کردن
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
smoking-apparatus U ماشیندودزا
Golgi apparatus U دستگاهگلژی
throwing apparatus U لوازم پرتاب
psychic apparatus U دستگاه روانی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
gasifying apparatus U کاربراتور
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
breating apparatus U دستگاه دم زدن
breating apparatus U دستگاه تنفس
absorption apparatus U دستگاه جذب
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
mental apparatus U دستگاه ذهن
receiving apparatus U وسیله برقی
orsat apparatus U دستگاه رسا
frame of an apparatus U شاسی
self-contained breathing apparatus U اسبابتنفسی
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
abderthalden drying apparatus U دستگاه خشک کن ابدرهالدن
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
electrical scoring apparatus U دستگاهامتیازبندیبرقی
strain test apparatus U دستگاه ازمون دگروشی
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
induction heating apparatus U شوفاژ القائی
high tension apparatus U دستگاه فشار قوی
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com