Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
developmental motor pattern
U
الگوی حرکت تکوینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fundamental motor pattern
U
انگاره بنیادی حرکت
fundamental motor pattern
U
الگوی بنیادی حرکت
developmental
U
رشدی
developmental psychology
U
روانشناسی رشد
developmental norm
U
هنجار رشدی
developmental age
U
سن رشدی
developmental disorder
U
اختلال رشدی
developmental trend
U
روند تکوینی
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
developmental stage
U
مرحله تکوینی
developmental sequence
U
زنجیره رشدی
gesell developmental schedules
U
مقیاسهای رشد گزل
pattern
U
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
U
سرمشق
pattern
U
انگاره نقش
pattern
U
نمونه
pattern
U
الگو
pattern
U
شیوه
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
to pattern out
U
نمونه شدن برای
pattern
U
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern
U
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern
U
ردیف بندی
pattern
U
الگوقالب
pattern
U
نقشه شکل
pattern
U
بطور نمونه ساختن
to pattern out
U
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
pattern
U
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
U
انگاره
pattern
U
نقش ونگار
pattern
U
طرح
pattern
U
نقش
pattern
U
الگو صفات فردی
pattern
U
خصوصیات فردی
pattern
U
خصوصیات
pattern
U
طرح ساختن
pattern
U
نقشه ساختن
pattern
U
تقلیدکردن
pattern
U
همتا بودن
pattern
U
بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
punch and pattern
U
سوراخوحککردن
effective pattern
U
منطقه اصابت موثر
effective pattern
U
منطقه اثر موثر
bravo, pattern
U
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
pattern maker
U
قالب ساز
bit pattern
U
الگوی بیتی
bit pattern
U
الگوی ذرهای
energy pattern
U
نقشه انرژی
energy pattern
U
الگوی انرژی
factor pattern
U
طرح عاملی
pattern maker
U
طرح ساز
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
fallout pattern
U
نمونه ریزش اتمی
test pattern
U
طرح ازمایشی
drilling pattern
U
طرح مته کاری
disruptive pattern
U
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
demand pattern
U
الگوی تقاضا
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection pattern
U
مستطیل انحراف
movement pattern
U
الگوی حرکتی
movement pattern
U
انگاره حرکتی
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
pattern bombing
U
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
crosshatch pattern
U
طرح شطرنجی
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
pattern generator
U
مولد تعمیر کار
pattern laying
U
مین گذاری مدل دار
pattern laying
U
مین گذاری طراحی شده
dispersion pattern
U
شکل پراکندگی
dispersion pattern
U
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
fallout pattern
U
شکل ریزش
pattern making
U
نمونه سازی
pattern of development
U
الگوی توسعه
pattern offense
U
موضعگیری در برابر حریف
pattern plate
U
صفحه مدل
pattern recognitation
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگو شناسی
pattern recognition
U
تشخیص الگو
pattern recognition
U
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
radiation pattern
U
الگوی تابش
pattern making
U
مدل سازی
stimulus pattern
U
طرح محرک
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
herringbone pattern
U
طرح جناغی
key pattern
U
زبانه یونانی
key pattern
U
زنجیره یونانی
antenna pattern
U
انتشار انتن
antenna pattern
U
طرح انتشارامواج انتن
pattern lady
U
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
attack pattern
U
الگوی تک
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
target pattern
U
شکل قرار گرفتن هدف
attack pattern
U
ارایش تک
cane pattern
U
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
activation pattern
U
طرح برانگیختگی
diaper pattern
U
طرح گل و بلبل تکراری
[بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
Herati pattern
U
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
move of pattern
U
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
target pattern
U
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
sport skill pattern
U
الگوی مهارت ورزشی
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
pattern milling attachment
U
تجهیزات فرز مدل
pattern construction drawing
U
الگوی نقشههای ساختمانی
pattern perception test
U
ازمون ادراک طرحها
battery groung pattern
U
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
weft-face pattern
U
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
battery groung pattern
U
طرح گسترش توپهای اتشبار
weaving pattern lever
U
اهرم مجموعهموجدار
weaving pattern brush
U
مجموعهبرسموجدار
stitch pattern memory
U
حافظهبافتودوخت
admiralty pattern anchor
U
لنگر میله دار
pattern start key
U
کلیدشروعبافت
spot pattern test
U
ازمون طرح نقطه ها
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
motor
U
حرکتی
motor
U
اتومبیل راندن
motor-
U
اتومبیل راندن
motor
U
موتور
motor-
U
رانشگر
motor-
U
اتومبیل حرکت دهنده
motor
U
رانشگر
motor-
U
موتور
motor-
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
d.c. motor
U
موتور جریان مستقیم
motor-
U
ماشین
motor
U
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
U
محرک
motor
U
اتومبیل حرکت دهنده
motor-
U
منبع نیروی مکانیکی
d.c c. motor
U
موتور جریان مستقیم
d.c c. motor
U
موتورجریان دائم
d.c. motor
U
موتورجریان دائم موتور C.D
motor-
U
حرکتی
motor
U
ماشین
motor
U
منبع نیروی مکانیکی
motor
U
محرک
motor transformer
U
تبدیلگر وارون
motor traffic
U
رفت و امداتومبیلها
motor transformer
U
مبدل موتور
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
motor tool
U
ابزار و وسایل تعمیر اتومبیل
servo motor
U
سروو- موتور
petrol motor
U
موتور بنزینی
motor transport
U
حمل و نقل موتوری
motor transport
U
حمل ونقل به وسیله خودرو
multiphase motor
U
موتور چند فازه
motor vessel
U
کشتی موتوری
motor vehicle
U
خودرو
motor vehicle
U
خودرو موتوری
motor vehicle
U
وسیله نقلیه موتوری
motor unit
U
واحد حرکتی
motor unit
U
قسمت موتوروسیله دستگاه موتور
motor unit
U
یکان موتوری
motor tube
U
استوانه موتور موشک
pilot motor
U
موتور کوچک
visuo motor
U
دیداری- حرکتی
to start a motor
U
موتوری را بکار انداختن
universal motor
U
موتوراونیورسال
three speed motor
U
موتور سه سرعته
three phase motor
U
موتور سه فاز
starting motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
starter motor
U
راه انداز
[استارتر]
[اتومبیل رانی ]
traction motor
U
موتور وسیله نقلیه
pump motor
U
موتورپمپ
trolling motor
U
موتور کوچک سوارشده روی قایق پاروزنی
blower motor
U
موتورخنککننده
motor bogie
U
موتوربوجی
motor root
U
ریشهمتحرک
universal motor
U
موتور یونیورسال
universal motor
U
موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند
universal motor
U
موتور اونیورسال
two phase motor
U
موتور دو فاز
synchronous motor
U
موتور سنکرون
repulsion motor
U
موتور پولزیون
railway motor
U
موتور راه اهن
railway motor
U
موتوربان
radial motor
U
موتور ستارهای
radial motor
U
موتور شعاعی
racing of motor
U
دور برداشتن موتور
prony motor
U
موتور کمکی
prony motor
U
موتور پرونی
rocket motor
U
موتور راکت
points motor
U
موتورپلاتینی
disc motor
U
موتورصفحه
synchronous motor
U
موتور همزمان
stepping motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepper motor
U
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepped motor
U
دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
starting motor
U
موتور راه اندازی
starting motor
U
موتور استارت
standard motor
U
موتوراستاندارد
standard motor
U
موتور معمولی
polyphase motor
U
موتور چندفاز
motor control
U
کنترل حرکتی
main motor
U
موتور اصلی
drive motor
U
موتور محرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com