English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detecting crystal U بلور اشکارساز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detecting U یافتن
detecting U کشف کردن نمایان ساختن
detecting U کشف کردن
detecting U اشکار کردن
detecting U سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting U پیدا کردن
detecting U ی
detecting circuit U مدار حساس مین
detecting circuit U مدار کشف کننده مین
error detecting code U رمز خطا گیر
error detecting code U کد خطایابی
error detecting code U کد تشخیص خطا
metal detecting device U دستگاه فلزیاب
crystal U بلور کوارتز
crystal U کریستال
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U شفاف
crystal U بلور
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
distorted crystal U بلور واپیچیده
crystal water U اب تبلور
crystal transducer U کریستالی
crystal system U دستگاه بلور
crystal structure U ساختار بلور
crystal plane U سطح کریستالی
crystal plane U سطح بلوری
crystal plane U صفحه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal rectifier U دیود
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal set U اشکارساز کریستالی
crystal set U گیرنده اشکارساز
filter crystal U کریستال صافی
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
host crystal U بلور زمینه
quasi crystal U شبه بلور
rock crystal U سنگ بلور
single crystal U تک بلور
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button U ریسهکریستالی
crystal drop U اشککریستالی
crystal clear U واضح-مبرهن
quartz crystal U بلور کوارتز
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal U بلور تک والانسی
host crystal U بلور میزبان
iceland crystal U بلور ایسلند
ideal crystal U کریستال ایده ال
ionic crystal U بلور یونی
metal crystal U بلور فلز
mixed crystal U کریستال مخلوط
mixed crystal U کریستال امیخته
molecular crystal U بلور مولکولی
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
crystal ball U انتن رادار
crystal axis U محور کریستال
crystal control U تنظیم با بلور
crystal defect U نقص بلور
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal diode U دیود بلوری
crystal diode U دیود
crystal energy U انرژی بلور
crystal transducer U مبدل
crystal allotropy U چند شکلی بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U انتن رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal U کریستال مایع
atomic crystal U بلور اتمی
cast crystal U بلور ریخته
colored crystal U بلور سنگین
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystal filter U صافی بلورین
crystal lattic U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلورین
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلور
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal growth U رشد بلور
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal grain U دانه بلوری
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal gazing U بلور بینی
crystal pendant U اویز
crystal glass U بلور
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
crystal field theory U نظریه میدان بلور
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com