Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detachment parry
U
دفاع با دور کردن شمشیرحریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detachment
U
دسته
detachment
U
فوج
detachment
U
قسمت زیرامر
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
بخش
detachment
U
گسلش
detachment
U
کناره گیری
detachment
U
جداسازی تفکیک
detachment
U
قسمت
parry
U
جا خالی دادن
parry
U
سد کردن دفاع مستقیم
parry
U
دفاع
parry
U
محافظ باش
parry
U
حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry
U
دفع کردن حمله حریف
parry
U
دورکردن
parry
U
دفع حمله
parry
U
دورسازی طفره رفتن
advance detachment
U
قسمت پیشرو
operations detachment
U
عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment
U
قسمت مسئول عملیات
headquarters detachment
U
بخش قرارگاه
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
advance detachment
U
قسمت سرجلودار
casual detachment
U
یکان جدا شده و منتظر دستوریا ماموریت قسمت جدا شده
simple parry
U
دفاع ساده
parry of debate
U
دفاع درمنافره
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
parry a grip
U
بدل
circular parry
U
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter parry
U
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
compound parry
U
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
contraction parry
U
ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
semi circular parry
U
دفاع نیمدایره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com