Perdic | desk | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 33 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	desk U	میز تحریر
	desk U	اجرای خشک برنامه
	desk U	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	help desk U	میز کمک [اطلاعاتی]
	the desk U	کار دفتری یا ادبی یاروحانی
	desk pad U	روکشرومیزی
	desk tray U	جاکاغذیرومیزی
	executive desk U	میزمدیر
	My desk is by the window. U	میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
	production desk U	میزمحصولات
	secretarial desk U	میزمنشی
	sound desk U	میزصدا
	steward's desk U	میزمهماندار
	cash desk U	صندوقپرداختپولدر یکمغازه
	information desk U	میز اطلاعات
	desk lamp U	چراغمطالعهرومیزی
	writing desk U	میز تحریر
	chart desk U	میز نقشه
	control desk U	میز کنترل
	desk accessories U	وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
	desk accessory U	در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
	desk accessory U	لوازم رومیزی یا روزمره
	desk calculator U	حسابگر رومیزی
	desk checking U	فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
	desk checking U	بررسی دستی
	reading desk U	بعدا پرسیده شود
	rolltop desk U	میز تحریر دارای رویه کشودار
	Where is the information desk? U	میز اطلاعات کجاست؟
	hotel reservation desk U	میزرزرودرهتل
	central control desk U	میزفرمان مرکزی
	the desk is piled with books U	میز از کتاب انباشته شده است
	central control desk U	اطاق فرمان اصلی
	the desk is piled with books U	کتابهادر روی میزانبوه شده اند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy