Perdic | deferred printing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 78 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	deferred printing U	خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	to buy something on a deferred payment plan [on a time payment plan] [on deferred terms] U	چیزی را قسطی خریدن
	deferred U	موجل
	deferred U	مدت دار
	deferred U	عقب افتاده
	deferred U	معوق
	to be deferred U	پس افتادن
	to be deferred U	عقب افتادن
	printing U	عمل چاپ
	printing U	چاپ
	printing U	چاپ پارچه باسمه زنی
	printing U	طبع
	deferred liability U	بدهیی که درسر رسید پرداخت نشده است
	deferred liability U	دیون دراز مدت
	deferred income U	پیش دریافت درامد
	deferred income U	درامدهای انتقالی
	deferred gratification U	کامروایی معوق
	deferred expense U	هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
	deferred exit U	انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
	deferred liability U	دیون بلند مدت
	deferred maintenance U	قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
	deferred payment U	پرداخت معوق
	deferred payment U	پرداخت مدت دار
	deferred payment U	پرداخت اتی
	deferred payment U	پرداخت بصورت یوزانس
	deferred reaction U	واکنش معوق
	deferred share U	سهام موجل
	deferred share U	سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
	deferred dower U	مهر موجل
	deferred dobit U	تعویق در پرداخت هزینه
	deferred dobit U	پیش پرداخت هزینه
	action deferred U	تامل در به کار بردن جنگ افزار
	action deferred U	تامل در عملیات
	deferred address	یک آدرس غیر مستقیم
	deferred addressing U	آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
	deferred charges U	پیش پرداخت هزینه
	deferred charges U	هزینههای انتقالی
	deferred credits U	درامد پس افتاده
	deferred credits U	اعتبارات سالهای محاسباتی
	deferred dividened U	سود اعلام شده و قابل پرداخت در تاریخ معین
	deferred dividened U	سودی که پرداخت ان مشروط به شرطی باشد
	printing press U	ماشین چاپ
	shadow printing U	چاپ سایهای
	printing punch U	منگنه کن با قابلیت چاپ
	printing office U	چاپخانه
	printing ink U	منشور
	printing ink U	رنگ چاپ
	printing ink U	مرکب چاپ
	printing house U	چاپخانه
	printing machine U	ماشین چاپ
	intaglio printing U	چاپتصویریحکاکی
	lithographic printing U	چاپگرچاپزغالی
	printing calculator U	ماشینحسابچاپگر
	printing head U	سرپرینتکننده
	printing of messages U	چاپپیغام
	relief printing U	چاپگربرجسته
	non printing codes U	کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
	parallel printing U	چاپ موازی
	magnetic printing U	اثر کپی
	chained printing U	چاپ زنجیرهای
	calico printing U	چیت سازی
	calico printing U	عمل باسمه کردن پارچه
	bold printing U	پر رنگ چاپ کردن
	bidirectional printing U	چاپ دو سویه
	bidirectional printing U	چاپ دو جهتی
	background printing U	چاپ پس زمینه
	detail printing U	چاپ جزئیات
	duplex printing U	چاپ دورو
	group printing U	چاپ گروهی
	printing presses U	ماشین چاپ
	line printing U	چاپ سطری
	deferred payment credit U	اعتبار برای پرداختهای معوق
	letter quality printing U	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
	letter quality printing U	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
	printing receiving apparatus U	دستگاه گیرنده ثبات
	keyboard printing telegraph U	تلگراف ثبات تکمهای
	hard contact printing U	چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
	multiple pass printing U	چاپ چند گذری

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy