Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dedicated assets
U
دارایی وقف شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dedicated
U
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
dedicated
U
کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
dedicated
U
خط ارتباطی برای کار خاص
dedicated
U
تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
dedicated
U
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
dedicated
U
کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
dedicated
U
وقف شده
dedicated
U
اختصاصی
non dedicated server
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
dedicated system
U
سیستم اختصاصی
dedicated lines
U
خطوط اختصاصی
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
dedicated computer
U
کامپیوتر اختصاصی
a dedicated line
U
یک خط
[سیم]
اختصاصی
a dedicated server
U
[رایانه]
خدمتگذار اختصاصی
dedicated file server
U
خدمتگذار فایل اختصاصی
a dedicated wiring circuit
U
یک مدار الکتریکی اختصاصی
dedicated word processor
U
کلمه پرداز اختصاصی
assets
U
مواد لازم
assets
U
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
assets
U
مایملک دارایی
assets
U
موجودی شخص ورشکسته
assets
U
دارائی
value of assets
U
ارزش دارائی ها
assets
U
دارائیها
assets
U
اجزای داده جدا
assets
U
که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
assets
U
مال و اموال
assets
U
موجودی
assets
U
وسایل
tangible assets
U
دارائیهای ثابت دارائیهای عینی
monetary assets
U
دارائیهای پولی
liquid assets
U
دارائیهای نقدی
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
quick assets
U
موجودی نقدشو
real assets
U
دارائیهای واقعی
tangible assets
U
دارائیهای مرئی
nonmonetary assets
U
دارائیهای غیر پولی
tangible assets
U
دارائی مرئی
tangible assets
U
دارائیهای مادی
tangible assets
U
داراییهای قابل لمس
liabilities and assets
U
بدهی و دارایی
invisible assets
U
دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
intangible assets
U
دارائیهای ناملموس
current assets
U
دارائیهای جاری
current assets
U
دارایی جاری
cash assets
U
داراییهای نقدی
capital assets
U
اموال سرمایهای
capital assets
U
دارایی طویل المده اعم ازمالی واعتباری
assets and liabilities
U
دارائیها و بدهیها
assets and equities
U
دارایی ودیون
assets and equities
U
بیلان
current assets
U
پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد
defferential assets
U
هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
intangible assets
U
دارائیهای غیرمرئی
intangible assets
U
دارائیهای غیرمادی
intangible assets
U
دارائیهای نامرئی
frozen assets
U
دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
frozen assets
U
دارائیهای مسدود
fixed assets
U
دارائیهای ثابت
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets
U
داراییهای ثابت
financial assets
U
موجودی مالی
financial assets
U
دارائیهای مالی
assets and equities
U
ترازنامه
assets liabilities technique
U
شیوه محاسن- معایب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com