Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
decompression diving
U
غواصی در عمق یا زمان معین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decompression
U
مرض تصلب شرائین
decompression
U
بیهوش شدن در اثر کم شدن فشاراتمسفر
decompression
U
کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
decompression
U
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
decompression stop
U
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
no decompression dive
U
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
decompression table
U
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
diving
U
شیرجه رفتن
diving
U
اب اندازی
diving well
U
قسمت عمیق استخر
diving
U
غواصی
diving boards
U
تختهی شیرجه
diving board
U
دایو
diving boards
U
تخته پرش
diving boards
U
دایو
diving apparatus
U
تختهپرش
diving glove
U
دستکشغواصی
diving plane
U
پرهزیردریایی
diving board
U
تخته پرش
diving board
U
تختهی شیرجه
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
diving rudder
U
1 hydroplane
diving bell
U
الت غواصی
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
skin-diving
U
غواصی
skin diving
U
غواصی
scuba diving
U
غواصی با وسایل
diving tower
U
برجپرش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com