Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
declaration of trust
U
افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaration
U
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration
U
عرضحال
declaration
U
اعلامیه دادخواست
declaration
U
افهار افهارنامه اعلان
declaration
U
بیان
declaration
U
افهارنامه
declaration
U
اعلامیه اعلام
declaration
U
اعلان
declaration
U
اعلامیه
declaration
U
اعلام
declaration
U
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration
U
بیانیه
declaration
U
افهار
declaration of intention
U
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
custom's declaration
U
قد شده است
balfour declaration
U
ر شد
custom's declaration
U
باشد
array declaration
U
اعلان ارایه
customs declaration
U
افهار نامه گمرکی
declaration of bankruptcy
U
اعلان ورشکستگی
declaration of interest
U
اعلام بهره
declaration of indulgence
U
اعلام ازادی دینی
declaration of intention
U
درخواست تابعیت
declaration statement
U
حکم اعلانی
declaration statement
U
جمله تعریفی
declaration of neutrality
U
اعلان بیطرفی
declaration of war
U
اعلان جنگ دادن
procedure declaration
U
اعلان رویه
customs declaration
U
اظهار نامه گمرکی
macro declaration
U
درشت اعلان
joint declaration
U
بیانیه مشترک
implicit declaration
U
کنایه
unilateral declaration
U
بیانیه یک جانبه
declaration of war
U
اعلان جنگ
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
declaration of the rights of man
U
اعلامیه حقوق بشر
universal declaration of human rights
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
on trust
U
امانتا"
self-trust
U
اعتماد به نفس
self trust
U
اعتماد بخود
on trust
U
بر مبنای اعتبار
on trust
U
نسیه
keep in trust
U
به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
given in trust
U
به امانت
given in trust
U
امانی
trust
U
امانت
trust
U
ودیعه گذاشتن
trust
U
اعتماد داشتن
trust
U
امانت ودیعه
trust
U
امانت گذاشتن
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
مدیریت امانی
trust
U
اطمینان
trust
U
انحصارات چند جانبه
trust
U
تراست
trust
U
پشت گرمی داشتن به
trust
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust
U
مطمئن بودن
trust
U
ودیعه
trust
U
ایمان
trust
U
اعتماد
trust
U
اعتقاد اعتبار
trust
U
مسئولیت
trust
U
توکل
trust
U
اطمینان پشت گرمی
in trust
U
امانتا"
trust
U
امید
trust company
U
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
sense of trust
U
حس اعتماد
to hold in trust
U
بطورامانت نگاه داشتن
aplombself-trust
U
اعتماد به نفس
trust in god
U
اعتماد یا توکل به خدا
unit trust
U
موسسهسرمایهگذار
constructive trust
U
منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
trust territory
U
ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
trust fund
U
وجوه سپرده
trust money
U
پول امانی
vacuum trust
U
تراست در خلاء
trust funds
U
وجوه امانی
constructive trust
U
ضمان قهری
trust fund
U
سپرده
trust fund
U
وجه امانی
trust fund
U
سرمایه امانی
trust fund
U
وجوه پس انداز شده
trust fund
U
سپرده امانی
breach of trust
U
کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
trust fund
U
وجوه متراکم شده
deed of trust
U
سند تودیع امانت
to put trust in
U
اعتماد کردن به
constructive trust
U
مسئولیت قهری
market trust
U
بازار انحصاری
implied trust
U
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
implied trust
U
مسئولیت فرضی
give in trust
U
امانی
give in trust
U
امانتی
deed of trust
U
سنداستیفای دین از ملک رهنی
breach of trust
U
خیانت در امانت
anti trust law
U
قانون ضد تراست
collagteral trust bonds
U
قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
person in a position of trust
U
امین
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com