English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
decentralized computer network U شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer network U شبکه کامپیوتری
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
decentralized U نامتمرکز
decentralized control U کنترل غیر تمرکزی
decentralized planning U برنامه ریزی غیر متمرکز
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
sub network U شبکه فرعی
y network U شبکه ستاره
network U نمودار
network U اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network U شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network U وابسته به شبکه
network U شبکه ارتباطی
network U شبکه توری
network U شبکه
network U شبکه سیم کشی
network U اتصال
network server U خدمتگزار شبکه
telephone network U شبکه تلفن
telecommunication network U شبکه مخابرات
network of pipes U شبکه لوله کشی
network analyser U تحلیل کننده شبکه
communication network U شبکه ارتباط
communication network U شبکه مخابراتی
network circuit U اتصال شبکه
communication network U شبکه ارتباط و مخابرات
company network U شبکه همکار
network architecture U معماری شبکه
value added network U ارزش اضافی شبکه
two terminal network U شبکه دو قطبی
network analysis U تحلیل شبکه
network chart U نمودار شبکه
network analyser U شبکه کاو
network circuit U مدار شبکه
company network U شبکه شرکت
telecommunication network U پبکه ارتباطات
network stracture U ساختار شبکه
star network U شبکه ستارهای
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
novell network U شبکه نوول
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
tree network U شبکه درختی
public network U شبکه عمومی
radar network U شبکه ی رادار
regional network U شبکه منطقهای
research network U شبکه پژوهشی
network version U نسخه شبکه
network structure U ساختار شبکهای
network theory U نظریه شبکه
network topology U توپولوژی شبکه
synchronous network U شبکه همزمان
network topology U چگونگی استقرار شبکه
network topology U جانمایی شبکه
switching network U شبکه راه گزینی
neural network U شبکه عصبی
ring network U شبکه حلقهای
ring network U شبکه حلقوی
fixer network U شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
democratic network U شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
cooperative network U شبکه همیاری
isochronous network U شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
ladder network U شبکه نردبانی
lattice network U شبکه توری منظم
despotic network U شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
distributed network U شبکه توزیع شده
heterogeneous network U سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
heterogeneous network U شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
filter network U شبکه ی صافی
feedback network U شبکه فیدبک
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hierarchical network U شبکه سلسله مراتبی
distribution network U شبکه پخش
distributed network U شبکه توزیعی
network port U قسمتکارباشبکهاینترنت
network communication U ارتباطشبکهای
four terminal network U شبکه چهار قطبی
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
campus network U شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
multistar network U شبکه چند ستارهای
communication network U شبکه ارتباطی
logic network U شبکه منطقی
local network U شبکه محلی
multisystem network U شبکه چند سیستمی
network administrator U سرپرست شبکه
closed network U شبکه بسته
wireless network U شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
long haul network U شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
passive four terminal network U شبکه چهار قطبی بی اثر
frequency dividing network U شبکه تقسیم فرکانس
frequency dividing network U اتصال مقسم فرکانس
high voltage network U شبکه ی فشار قوی
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
leased line network U شبکه با خطوط استیجاری
local area network U شبکه محلی
network interface card U کارت میانجی شبکه
local area network U شبکه کوتاه پوشش
local area network U شبکه ناحیه محلی
local area network U و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
low voltage network U شبکه ی فشار ضعیف
metropolitan area network U شبکه گسترده در مسافت محدود.
network operating system U سیستم عامل شبکه
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
star network topology U شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
Xerox Network System U پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
centralized network configuration U ساختار شبکهای متمرکز
back end network U اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
automatic digital network U شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic voice network U شبکه صوتی خودکار
distribution by cable network U پخشبوسیلهسیستمکابلی
national broadcasting network U شبکهجهانیپخشبرنامه
wide area network U شبکه بلند پوشش
wide area network U شبکه گسترده
token bus network U EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
three phase supply network U شبکه سه فاز
wide area network U شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
wide area network U شبکه راه دور
systems network architecture U معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
automatic digital network U شبکه عددی کامپیوتری
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
private broadcasting network U شبکهپیشبینیخصوصی
power fed into the distribution network U سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
european academic research network U شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
computer U ماشین حساب
computer U حسابگر الکترونی
computer U رایانه
computer U ماشین حساب کامپیوتر
computer U شمارنده
computer U ماشین الکترونیکی
computer U کامپیوتر
computer U ماشین متفکر
computer U اکامپیوتر
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
ibm computer U کامپیوتر ای بی ام
ibm computer U ماشین حساب ای بی ام
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
slave computer U کامپیوتر برده
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
parallel computer U کامپیوتر موازی
serial computer U کامپیوتر نوبتی
one chip computer U کامپیوتر یک تراشهای
one address computer U کامپیوتریک ادرسه
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
pocket computer U کامپیوتر جیبی
portable computer U کامپیوتر قابل حمل
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
guest computer U کامپیوتر مهمان
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
satellite computer U کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer U کامپیوتر بادوام
self adapting computer U کامپیوتر خود وفق
serial computer U کامپیوتر سری
serial computer U کامپیوترنوبتی
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
programmed computer U کامپیوتر برنامه ریزی شده
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
micro-computer U خرد کامپیوتر
microprogrammable computer U کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
synchronous computer U کامپیوتر همگام
synchronous computer U کامپیوترهمزمان
talking computer U کامپیوتر سخنگو
target computer U کامپیوتر هدف
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
virtual computer U کامپیوتر مجازی
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
two address computer U کامپیوتر دو ادرسه
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
There's a jinx on this computer. U این رایانه جادو شده.
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer U کامپیوتر اداری
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer U کامپیوتر مقصود
source computer U کامپیوتر منبع
computer table U میزکامپیوتر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com